خواندن «معمای آقای ریپلی» (با عنوان اصلی «آقای ریپلی با استعداد») برای من تجربهای داغ، تازه، روشن و بسیار دلچسب بود؛ اما به همان اندازه نوشتن دربارهاش برایم دشوار است. مهمتر از همه این که داستان به راستی ظرائف و جزییاتی درخشان در پلات دارد که نوشتن از هر کدام از آنها با خطر لو دادن و لوث کردن داستان ...
متن کامل »آرشیو دسته ی : صفحه یک
اشتراک در خبرنامهداستان در اسارت حقیقت و دروغ، نگاهی به «شمارهی صفر» اکو
گاهی یک پرسش ساده که احتمالا میشد با سادهترین پاسخ از ذهنمان پاک شود ما را به قصهپردازی و توطئهبافیهای شگفتانگیز و خیالبافانهای میکشاند. راوی داستان اومبرتو اکو در آخرین اثرش «شمارهی صفر»، روزنامهنگار جوانی است که صبح متوجه شده آب خانه قطع است و به یاری همسایه میفهمد فلکه اصلی آب بسته بوده است. در حالی که شب گذشته ...
متن کامل »مرگ راهنمای رودخانه – ریچارد فلاناگان
راوی داستان، راهنمای یک تور گردشگری بر رودخانهی فرانکلین در تاسمانی است و داستان را هنگامی برای ما روایت میکند که زیر آب گیر افتاده و در آستانهی مرگ است. تمام رمان در همین لحظات روایت میشود اما همهی آن چه روایت میشود این نیست. این دیگر از آن داستانها نیست که راوی در لحظه مرگ، کل زندگی خود را ...
متن کامل »ادبیات در مخاطره – تزوتان تودوروف
تزوتان تودوروف، فیلسوف و روایتپژوه، شاگرد مستقیم رولان بارت و ژرار ژنت، نظریهپردازان ساختارگرا، و صاحب آثار مهمی چون بوطیقای ساختارگرا و درآمدی بر ادبیات شگرف بوده است. او در پیشگفتار بسیار جذاب کتاب «ادبیات در مخاطره»، از زیستنش در بلغارستان کمونیست میگوید و نفرت همگان از نظام حاکم و تلاش در فاصلهگرفتن از ایدئولوژی آن؛ و تصریح میکند که ...
متن کامل »درباره «خونخورده» مهدی یزدانی خرم
خون. خونی که میغلطد. خونی که نشت میکند. خونی که گم میشود. اما این داستان «خونخورده» نیست. خون، حامل داستان است؛ و خواننده را از خراسان تا بیروت میگرداند. مهدی یزدانی خرم در «خونخورده» قصه میگوید؛ قصهی پنج برادر سوخته، که هر کدام همهچیز را گذاشتند و به ناکجایی رفتند، به هوای چیزی بزرگتر از همه چیز لابد. اگر رمان، ...
متن کامل »نصفالنهار خون، کارمک مککارتی
🖋️ مسعود بُربُر «نصفالنهار خون» در هر فصل با توصیفاتی دقیق و زنده از بیابان و سنگ و علف، مخاطب را به درون جهان داستانی بکر خود میبرد تا تنها چند صفحه بعد دریابد همه اینها نوشته شده تا شما را آمادهی حضور همیشگی مرگ کند؛ مرگ هم نه، سلاخی. نویسندگان زیادی توصیفاتی زنده و بدیع از طبیعت در آثارشان ...
متن کامل »📕 اتاق قرمز نوشته ادوگاوا رانپو
🖋 مسعود بُربُر مردی چهار دست و پا و توان حرکتش را در جنگ از دست داده و هیچ راه ارتباطی با همسرش به جز چشمها و البته لذات جسمانیاش ندارد؛ یک مبلساز که درون مبلی جاگیر شده به نشستن آدمها روی تنش علاقمند میشود؛ و مردی که هر روز در آینه صورت برادر دوقلویش را میبیند، برادری که به ...
متن کامل »جشن بیمعنایی: روایت غرابتهای درهمتنیده آدمهای رها
جشن بیمعنایی، روایتی است که نه پیرنگ داستانی، بل غرابتهای درهمتنیده شخصیتهایش آن را پیش میبرد: چهار رفیق پاریسنشین، که در پارکها و آپارتمانها و مهمانیها، با بیمعنایی هستی، شوخطبعی، تعمق، و سویههای متعدد مهر مواجه شدهاند. رامون که هر هفته برای تماشای نمایشگاهی میرود و با دیدن صف بازدیدکنندگان بیخیال میشود؛ کالیبان، بازیگری شکستخورده که در مهمانیها در نقش ...
متن کامل »درباره «زل آفتاب» نوشته سروش چیتساز
رمان «زل آفتاب» نوشته سروش چیتساز، در هم تنیدگی و همنشینی چند روایت شگفت است با ایدههایی هراسناک و مبهوتکننده، در ساختاری از هم گسیخته. درهای در قلب کویر، جنگلی که درختانش مدام جابهجا میشوند، تهرانی که به قعر زمین دهان باز کرده، درههایی کویری که از پس هر پیچ آن زمانهای متفاوت به انتظارت نشسته و کاروانسرایی که اربابش ...
متن کامل »چیزهای شفاف: کاشیکاری هزارنقش ولادیمیر نابوکوف
مسعود بُربُر: ولادیمیر نابوکوف «چیزهای شفاف» را در ۷۳ سالگی و پنج سال پیش از مرگش نوشته است. اثری کوتاه، کمتر مورد توجه واقع شده (نه تنها در زبان فارسی)، اما به باورم یکی از استادانهترین آثارش، اگرچه بسیار دیریاب و سختفهم. سختفهم نه از این جهت که نثرش سختخوان باشد که به هیچ رو اینگونه نیست، از این جهت ...
متن کامل »