خانه > آرشیو نویسنده: مسعود بُربُر (برگه 2)

آرشیو نویسنده: مسعود بُربُر

بگذار آزادی در نگاه تو باشد نه آنان که به تو خیره شده‌اند

بگذار آزادی در نگاه تو باشد نه آنان که به تو خیره شده‌اند

مسعود بُربُر- خانواده‌ی پاسکوآل دوآرته نوشته‌ی کامیلو خوسه سلا، یادداشت‌های به دست آمده‌ی مردی است که داستان زندگی‌اش را نوشته است: داستانی از رنج و جنایت مکرر، زیر خیرگی نگاه «دیگری». «سگ روی پاهایش جلویم می‌نشست و سرش را به یک سمت خم می‌کرد و با یک جفت چشم باهوش قهوه‌ای به من زل می‌زد… با من به عقب برگشت ...

متن کامل »

دیوانگی است اما اگر واقعیت باشد چه؟

دیوانگی است اما اگر واقعیت باشد چه؟

دیوانگی (اثر اوراسیو کاستیانوس مویا، با ترجمه‌ی حسین ترکمن‌نژاد، نشر خوب ۱۳۹۹) داستان مردی است که به گواتمالا سفر کرده تا یک گزارش بیش از هزار صفحه‌ای از قتل عام بومیان به دست ارتش این کشور را ویراستاری کند. کارفرمای او مقامات ارشد کلیسای کاتولیک گواتمالا هستند و همه شرایط را برای او فراهم کرده‌اند تا کارش را در دفتری ...

متن کامل »

ریپلی، فراتر از جنایت، فراتر از شخصیت

ریپلی، فراتر از جنایت، فراتر از شخصیت

خواندن «معمای آقای ریپلی» (با عنوان اصلی «آقای ریپلی با استعداد») برای من تجربه‌ای داغ، تازه، روشن و بسیار دلچسب بود؛ اما به همان اندازه نوشتن درباره‌اش برایم دشوار است. مهم‌تر از همه این که داستان به راستی ظرائف و جزییاتی درخشان در پلات دارد که نوشتن از هر کدام از آن‌ها با خطر لو دادن و لوث کردن داستان ...

متن کامل »

درباره همزاد داستایفسکی

درباره همزاد داستایفسکی

رمان کوتاه همزاد دومین اثر داستایفسکی، که بلافاصله پس از بیچارگان منتشر شد، نمونه‌ای کامل (اگرچه نه چندان موفق)‌ از توجه رمان مدرن است به شخصیت و درونیات او به جای ماجراهای بیرونی و جذابیت‌های داستانی. اثری که اگرچه پیش‌نمونه‌ی بسیاری از ویژگی‌های آثار بعدی و قابل توجه داستایفسکی را (همچون درون‌نگری‌های طولانی و عمیق، نگاه روانشناسانه به شخصیت، همراه ...

متن کامل »

داستان در اسارت حقیقت و دروغ، نگاهی به «شماره‌ی صفر» اکو

داستان در اسارت حقیقت و دروغ، نگاهی به «شماره‌ی صفر» اکو

گاهی یک پرسش ساده که احتمالا می‌شد با ساده‌ترین پاسخ از ذهنمان پاک شود ما را به قصه‌پردازی و توطئه‌بافی‌های شگفت‌انگیز و خیالبافانه‌ای می‌کشاند. راوی داستان اومبرتو اکو در آخرین اثرش «شماره‌ی صفر»، روزنامه‌نگار جوانی است که صبح متوجه شده آب خانه قطع است و به یاری همسایه می‌فهمد فلکه اصلی آب بسته بوده است. در حالی که شب گذشته ...

متن کامل »

مرگ راهنمای رودخانه – ریچارد فلاناگان

مرگ راهنمای رودخانه – ریچارد فلاناگان

راوی داستان، راهنمای یک تور گردشگری بر رودخانه‌ی فرانکلین در تاسمانی است و داستان را هنگامی برای ما روایت می‌کند که زیر آب گیر افتاده و در آستانه‌ی مرگ است. تمام رمان در همین لحظات روایت می‌شود اما همه‌ی آن چه روایت می‌شود این نیست. این دیگر از آن داستان‌ها نیست که راوی در لحظه مرگ، کل زندگی خود را ...

متن کامل »

ادبیات در مخاطره – تزوتان تودوروف

ادبیات در مخاطره – تزوتان تودوروف

تزوتان تودوروف، فیلسوف و روایت‌پژوه، شاگرد مستقیم رولان بارت و ژرار ژنت، نظریه‌پردازان ساختارگرا، و صاحب آثار مهمی چون بوطیقای ساختارگرا و درآمدی بر ادبیات شگرف بوده است. او در پیش‌گفتار بسیار جذاب کتاب «ادبیات در مخاطره»، از زیستنش در بلغارستان کمونیست می‌گوید و نفرت همگان از نظام حاکم و تلاش در فاصله‌گرفتن از ایدئولوژی آن؛ و تصریح می‌کند که ...

متن کامل »

درباره «خون‌خورده» مهدی یزدانی خرم

درباره «خون‌خورده» مهدی یزدانی خرم

خون. خونی که می‌غلطد. خونی که نشت می‌کند. خونی که گم می‌شود. اما این داستان «خون‌خورده» نیست. خون، حامل داستان است؛ و خواننده را از خراسان تا بیروت می‌گرداند. مهدی یزدانی خرم در «خون‌خورده» قصه می‌گوید؛ قصه‌ی پنج برادر سوخته، که هر کدام همه‌چیز را گذاشتند و به ناکجایی رفتند، به هوای چیزی بزرگ‌تر از همه چیز لابد. اگر رمان، ...

متن کامل »

نصف‌النهار خون، کارمک مک‌کارتی

نصف‌النهار خون، کارمک مک‌کارتی

🖋️ مسعود بُربُر «نصف‌النهار خون» در هر فصل با توصیفاتی دقیق و زنده از بیابان و سنگ و علف، مخاطب را به درون جهان داستانی بکر خود می‌برد تا تنها چند صفحه بعد دریابد همه این‌ها نوشته شده تا شما را آماده‌ی حضور همیشگی مرگ کند؛ مرگ هم نه، سلاخی. نویسندگان زیادی توصیفاتی زنده و بدیع از طبیعت در آثارشان ...

متن کامل »

درباره «عشق غریبه‌ها» نوشته‌ی نایل گرین

درباره «عشق غریبه‌ها» نوشته‌ی نایل گرین

🖋️مسعود بُربُر بیش از دویست سال پیش، یک شب تابستانی سال ۱۸۱۵، یک کشتی به گریت یارموت در کرانه‌ی شرقی انگلستان رسید. شهری که تفریحگاهی ساحلی بود و با چراغ‌های رنگی پرنور می‌درخشید. شش محصل ایرانی بر عرشه ایستاده بودند و باد نغمه سازها و صدای سرخوشی «اینگیلیسی»‌ها را به گوششان می‌رساند. این شش نفر، نخستین گروه از دانشجویان ایرانی ...

متن کامل »
رفتن به بالا