خانه > نوشتار > داستان > درباره «گاماسیاب ماهی ندارد» نوشته‌ی حامد اسماعیلیون
درباره «گاماسیاب ماهی ندارد» نوشته‌ی حامد اسماعیلیون
گاماسیاب ماهی ندارد حامد اسماعیلیون مسعود بربر

درباره «گاماسیاب ماهی ندارد» نوشته‌ی حامد اسماعیلیون

کتاب «گاماسیاب ماهی ندارد» حامد اسماعیلیون بیش از آن که داستانی در زمینه تاریخی انقلاب تا پایان جنگ باشد، روایتی تاریخی با رنگ و بوی داستانی است. البته روایتی که به سرگذشت یک خانواده معمول ایرانی، یک جوان روستایی رزمنده و یک گروه تروریستی تمامیت‌خواه می‌پردازد. داستان به طور موازی هر بار به یکی از این سه روایت اختصاص دارد تا سرانجام در پایان تند و شتابناک کتاب هر سه روایت به هم می‌رسند.
از پلات و تمهید و ساختار و گره‌گشایی و کشف و تجلی و… در کتاب خبری نیست و به همین رو به گمان من به راحتی نمی‌توان آن را داستان به معنای مدرسه‌ای نامید اما نثر حامد اسماعیلیون پرکشش، تصویری و‌ گاه تکان دهنده است؛ خواننده را به قلب زمانه و زندگی ایرانیان دهه ۶۰ می‌برد؛ گاه تصاویری ارایه می‌کند که از یاد نخواهد رفت، و حتی آنگاه که به روایت سرگذشت اعضای گروه تروریستی و تمامیت خواه می‌رسد هم تا حد زیادی دوربینی نوشته شده و لحنی بی‌طرفانه دارد که اثری قدرتمند را ایجاد می‌کند.
البته که قطعا باید از اطلاعات درخور و جزییات قابل توجهی که حتما ساعتها جستجو را پشت سر پنهان کرده نیز یاد کرد.
اگر هدف اسماعیلیون روایت و ثبت زندگی بخشی از ایرانیان در یک دوره زمانی خاص بوده باشد به نحوی که خواننده با رغبت روایتش را بخواند و پس از خواندن بتواند ادعا کند آن جهان و آن زمانه را زیسته است، به گمانم موفق بوده است.

پاسخ بدهید

ایمیلتان منتشر نمیشود

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

رفتن به بالا