خانه > رسانه‌نگاری > از من در رسانه‌ها > یوزپلنگ ایرانی در راه جام جهانی: بگذاریم ایرانیان نماد مهربانی به زمین باشند
یوزپلنگ ایرانی در راه جام جهانی: بگذاریم ایرانیان نماد مهربانی به زمین باشند

یوزپلنگ ایرانی در راه جام جهانی: بگذاریم ایرانیان نماد مهربانی به زمین باشند

دوستان نازنینم در روزنامه جام جم این شماره چمدان را به حضور یوزپلنگ ایرانی در جام جام اختصاص داده‌اند و به من نیز این لطف را داشته‌اند که یادداشتم در کنار یادداشت آرش نورآقایی عزیز منتشر شود

مسعود بُربُر / روزنامه نگار محیط زیست


ساعت ۷ و ۳۰ دقیقه غروب بود و محیط بان میاندشت می گفت که یوزپلنگ بی مانند ایرانی دم غروب اغلب روی این تپه رو به رو می آید. ناگهان جایی دیگر دیدمش که در میان علف ها استتار کرده بود در فاصله حدود ۲۰ متری ما. قدم قدم نزدیکش شدم و با هر قدم عکسی گرفتم و بعد از دو یا سه قدم به سویم دوید. فقط می دانستم که وقتی به سویم می آید نباید بدوم و فرار کنم که با سرعتی که او دارد احمقانه ترین کار ممکن است! بی هیچ تکانی ایستادم و آمد و در فاصله یک متر و نیمی من دقایقی طولانی مهمان ژست های گوناگونم کرد. حالا هر بار که یاد آن لحظات می افتم دلم برای کوشکی تنگ می شود و هربار که دوستی در وبلاگ یا شبکه های اجتماعی برایم می نویسد که چطور نترسیدی یا سالمی، حسرت می خورم که چرا حتی امروز نیز حیوانی این اندازه دوست داشتنی و به این بی آزاری را این گونه می شناسیم یا درست تر، نمی شناسیم؟

واقعیت آن است که از زمانی که دوست سختکوشمان آرش نورآقایی پیشنهاد طلایی اش برای حضور یوز ایرانی بر پیراهن و خودروی حمل بازیکنان تیم ملی جام جهانی را مطرح کرده است بارها از من که در هر فرصتی کوشیده ام پیشنهادش را در برنامه های رادیویی و رسانه های در دسترسم و شبکه های اجتماعی مطرح کنم پرسیده اند که این اتفاق اگر رخ بدهد چه فایده ای به حال یوز و چه کمکی برای حفظ آن خواهد داشت؟

تا همین چندی پیش در برخی نقاط کشورمان یوز ایرانی را پلنگ دشتی (با لحنی از جنس «از این پلنگ های کوچک» مثلا) می نامیدند و اگر به درگیری و کشتن یک پلنگ می بالیدند صحبت از درگیری و کشتن سه یوز کمتر نمی شد. این اتفاق بزرگی است و حاصل زحمت فعالان و خبرنگاران محیط زیست است که مردم عادی هم نه تنها می دانند که ایران یوزپلنگ دارد که حتی می دانند یوز ایرانی در معرض خطر جدی انقراض است و به حمایت همه ما نیاز دارد. نکته همین جاست که مهم ترین خطر انقراض یوز ایرانی، ما و مردمانی هستیم که او را نمی شناسیم، زیست گاهش را نابود کرده ایم، در جاده ها با ماشین و موتور به جانش افتاده ایم و اگر در نزدیکی روستایمان دیده شود از ترس جان گوسفندانمان به جانش می افتیم بی آنکه بدانیم یوز را نه با ما و نه با دام ما کاری نیست چرا که طعمه یوز قوچ و آهو و جبیر و خرگوشان وحشی است و تاکنون هیچ گزارش مستندی از حمله یوز به دام و جانوران اهلی وجود نداشته است.

با در نظر داشتن اینهاست که جام جهانی فرصت بزرگی است تا چهره و نام یوز ایرانی برای اغلب ایرانیان که علاقه شان به فوتبال بر همه روشن است و همین طور برای دیگر مردمان جهان بار دیگر تصویری و نامی آشنا شود و چه بسا که هر بار به توضیح کوتاهی از جانب گزارشگران فوتبال یا چه بسا جستجوی مفصلی به دست تماشاگران علاقه مند درباره این جانور دوست داشتنی منجر شود.

چمدان - یوزو اصلا مگر نه این که سال های گذشته عناوینی چون ستاره های پارسی Persian Stars و شاهزادگان پارسی Princes of Persia بر خودروی حمل بازیکنان ما در رقابت های جهانی نقش بسته است، با توجه به شهرت جهانی یوزپلنگ از نظر سرعت بالای دویدنش و همچنین کاربرد القابی چون عقاب آسیا که پیشتر برای برخی بازیکنان تیم ملی به کار رفته است چرا این بار ایرانیان را با نام یوزپلنگ آسیا Asiatic Cheetah در جهان نشناسند؟ و مگر نه این که در رقابت های جهانی پیش از این از نمادهای جانورانی همچون پاندا که در معرض خطرند استفاده شده و نماد همین جام جهانی برزیل نیز آرمادیلو است که جانور در معرض انقراض برزیلی است؟

حالا با وجود آن که برخی مسئولان ایرانی از منع قانونی فیفا برای استفاده از نماد یوزپلنگ برای تیم ملی ایران سخن رانده بودند، سپ بلاتر، رئیس فیفا در دیدارش از تهران نه تنها این موضوع را پذیرفته که از آن استقبال نیز کرده است و چگونه می توان فرصتی چنین شگفت را از دست داد؟

نه تنها امیدوار که مُصِر باید بود حالا که دکتر نجفی رئیس سازمان میراث فرهنگی و معاون رئیس جمهور و دکتر معصومه ابتکار رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست پشتیبان و حامی جدی این تلاش ارزشمند هستند فدراسیون فوتبال نیز هرچه زودتر و بیشتر به همراهان یوز ایرانی بپیوندد و این موضوع نهایی شود.

همین هفته پیش بود که پلنگی (هر چند در پلنگ بودن این مورد هم تردید وجود دارد) ۴۴ دام چوپان لری را درید، اما چوپان که سلاح نیز به همراه داشت به جای آن که به پلنگ شلیک کند با اداره محیط زیست تماس گرفت. نوروز حیدری گفته: «هر سال بزغاله ها و بره های جدید متولد می شوند و دام های ما دوباره زیاد می شوند، اما اگر پلنگ از بین رفت این کوه دیگر پلنگ ندارد. باز هم می گویم اگر همه دام های من را تلف کرده بود هرگز پلنگ را نمی کشتم.» به گمانم همین بهترین دستمزد و پاداش و خسته نباشید برای فعالان و خبر نگاران حوزه محیط زیست و بویژه علاقه مندان یوز ایرانی است و همین هاست که ما را به تاثیرگذاری جدی حضور یوز ایرانی در جام جهانی امیدوار می کند و این جدای از آن است که ایرانیان از دیرگاهِ تاریخ مردمانی بوده اند که اگر خود آب کافی برای نوشیدن و سیراب کردن دامشان نداشته اند اما صدها درخت کهنسال را در طول هزار سال آب کافی داده اند و پاس داشته اند و به ما رسانیده اند و این مهری است که به مادر زمین دارند. حالا چرا بار دیگر این مردمان با چهره دیرین مهرآمیزشان به زمین و زیست بوم و زیست مندانش در جهان شناخته نشوند؟

 

یک نظر

  1. عرض سلام و وقت بخیر
    بنده از سازمان اتوبوسرانی نیشابور به شما پیام میدم . برای یک کار فرهنگی در راستای حفظ یوز آسیایی نیاز به عکسهایی با کیفیت بالا از یوز ایرانی “دلبر” داریم . متاسفانه بخش (ارتباط با ما) سایتتون رو پیدا نکردم و مجبور شدم اینطوری پیام بدم .
    سپاس از شما

دادن پاسخ به صابر لغو پاسخ

ایمیلتان منتشر نمیشود

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

رفتن به بالا