خانه > ۱۳۸۱ > بهمن

آرشیو ماهانه: بهمن ۱۳۸۱

تورهای رف

صداهای عجیب و غریب. خاک های پراکنده و … یادته؟ Shit! گیتارهای الکتریک، روی صحنه های سیاه. خواب م می آد. شِرّ… مغزم توی دهان م آمد. شبیه خالی شده ام. شبیه سیفون هایی که انگار نه انگار تخلیه می شوند. بی خیال. همیشه کوانتوم مثل فوّاره خودش را هُل می دهد توی ژل هوا. و لاله های روی تاقچه ...

متن کامل »

طعم درد عاشقی

صد روز، سیصد روز، سیصد و شست و پنج روز، هزار و سیصد و شست و دو سال صبر کردم تا آمدی. یک سال شاید ماندی و نماندی… می دانی مدت هاست برای تو ننوشته ام. مدت هاست که نوشته هام طعم درد عاشقی نمی دهند. مدت هاست «گوربافی» ، «گوریده بافی» ، کرده ام. شوریده ام اما. شوریده بوده ...

متن کامل »
رفتن به بالا