خانه > نوشتار > داستان

آرشیو دسته ی : داستان

اشتراک در خبرنامه

مارگاریتا را شیطان برد: مواجهه‌ای شخصی با اقتباس ۲۰۲۴ از بولگاکف

مارگاریتا را شیطان برد: مواجهه‌ای شخصی با اقتباس ۲۰۲۴ از بولگاکف

نویسنده: مسعود بُربُر زمان مطالعه: ۱۳ دقیقه (این مطلب نخست در شوروم منتشر شده است) «دیشب تا صبح با میخاییل جنگ‌ودعوا داشتیم که دو خط متقاطع که به هم نزدیک و نزدیک‌تر می‌شوند، از کجا دیگر به هم رسیده‌اند. بولگاکف می‌گفت غیر از ضخامت خطوط، ابعاد بدن خودمان هم مهم است.» این خواب را، زمستان دو سال پیش، شبی دیدم ...

متن کامل »

شب‌های مهمانی، شب‌های بی‌مهمانی: مواجهه‌ای شخصی با دوبلینی‌های جویس

شب‌های مهمانی، شب‌های بی‌مهمانی: مواجهه‌ای شخصی با دوبلینی‌های جویس

نویسنده: مسعود بُربُر ۸ مرداد ۱۴۰۴ زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه (این مطلب نخست در شوروم منتشر شده است) آواز سایه‌ها در خیابان‌های گم‌شده کتاب را می‌بندم. غروب شده و دوبلین زیر آسمانی خاکستری نفس می‌کشد؛ شهری که در مه، خاطره و فراموشی دفن شده است. خیابان‌هایش، مرطوب از بارانی که نباریده، بوی نمک، بوی دریا و بوی نان سوخته می‌دهند. صدای ...

متن کامل »

دربارۀ داستان تاریخی

دربارۀ داستان تاریخی

سخنرانی‌ام در دومین دوره از جایزۀ ادبی پرانتز دربارۀ داستان تاریخی: سخنم را با نقل قولی خارج از ادبیات داستانی شروع می‌کنم. فریدریش فون هایک در آغاز کتاب هشدارآمیز و درخشانش «راه بردگی» می‌گوید اتفاقات جاری از آن جهت با تاریخ فرق می‌کند که از نتایجی که به بار می‌آورند ناآگاهیم. در نگاه به پشت سر، می‌توانیم معنای رخدادهای گذشته ...

متن کامل »

درباره همزاد داستایفسکی

درباره همزاد داستایفسکی

رمان کوتاه همزاد دومین اثر داستایفسکی، که بلافاصله پس از بیچارگان منتشر شد، نمونه‌ای کامل (اگرچه نه چندان موفق)‌ از توجه رمان مدرن است به شخصیت و درونیات او به جای ماجراهای بیرونی و جذابیت‌های داستانی. اثری که اگرچه پیش‌نمونه‌ی بسیاری از ویژگی‌های آثار بعدی و قابل توجه داستایفسکی را (همچون درون‌نگری‌های طولانی و عمیق، نگاه روانشناسانه به شخصیت، همراه ...

متن کامل »

درباره «خون‌خورده» مهدی یزدانی خرم

درباره «خون‌خورده» مهدی یزدانی خرم

خون. خونی که می‌غلطد. خونی که نشت می‌کند. خونی که گم می‌شود. اما این داستان «خون‌خورده» نیست. خون، حامل داستان است؛ و خواننده را از خراسان تا بیروت می‌گرداند. مهدی یزدانی خرم در «خون‌خورده» قصه می‌گوید؛ قصه‌ی پنج برادر سوخته، که هر کدام همه‌چیز را گذاشتند و به ناکجایی رفتند، به هوای چیزی بزرگ‌تر از همه چیز لابد. اگر رمان، ...

متن کامل »

نصف‌النهار خون، کارمک مک‌کارتی

نصف‌النهار خون، کارمک مک‌کارتی

🖋️ مسعود بُربُر «نصف‌النهار خون» در هر فصل با توصیفاتی دقیق و زنده از بیابان و سنگ و علف، مخاطب را به درون جهان داستانی بکر خود می‌برد تا تنها چند صفحه بعد دریابد همه این‌ها نوشته شده تا شما را آماده‌ی حضور همیشگی مرگ کند؛ مرگ هم نه، سلاخی. نویسندگان زیادی توصیفاتی زنده و بدیع از طبیعت در آثارشان ...

متن کامل »

جشن بی‌معنایی: روایت غرابت‌های در‌هم‌تنیده آدم‌های رها

جشن بی‌معنایی: روایت غرابت‌های در‌هم‌تنیده آدم‌های رها

جشن بی‌معنایی، روایتی است که نه پیرنگ داستانی، بل غرابت‌های درهم‌تنیده شخصیت‌هایش آن را پیش می‌برد: چهار رفیق پاریس‌نشین، که در پارک‌ها و آپارتمان‌ها و مهمانی‌ها، با بی‌معنایی هستی، شوخ‌طبعی، تعمق، و سویه‌های متعدد مهر مواجه شده‌اند. رامون که هر هفته برای تماشای نمایشگاهی می‌رود و با دیدن صف بازدیدکنندگان بی‌خیال می‌شود؛ کالیبان، بازیگری شکست‌خورده که در مهمانی‌ها در نقش ...

متن کامل »

بازگشت چورب دریچه‌ ورود به جهان نابوکوف

بازگشت چورب دریچه‌ ورود به جهان نابوکوف

مسعود بُربُر: روح سرگردان جنگل‌های روسیه، قطاری که سرنوشت دو دلداده دیرین را رقم می‌زند، یک کوتوله‌ی عاشق، مردی که همسرش را در سفر ماه عسل به دلیل برق‌گرفتگی از دست داده، آرایشگری که یک «آشنا»ی دیرین زیر تیغش نشسته و پسرکی که در جمع بچه‌های فامیل بازی‌اش نمی‌دهند. این‌ها و جز این‌ها کتابی کوچک اما بسیار خواندنی از «بازگشت ...

متن کامل »

درباره سایه‌ی باد کارلوس روئیث ثافون

درباره سایه‌ی باد کارلوس روئیث ثافون

سایه‌ی باد کارلوس روئیث ثافون، نخستین کتاب از مجوعه گورستان کتاب‌های فراموش شده است. پسری در بارسلون دهه ۴۰ میلادی قدم به کتابخانه‌ای افسونگر می‌گذارد و باقی زندگی‌اش تغییر می‌کند. داستانی کاملا سرگرم‌کننده که نثری ساده، در فضایی تیره و رازآمیز (بسیار شبیه طرح روی جلد کتاب، عمدتاً نوآر، گاه با رگه‌هایی از فضای گوتیک) و درگیری‌های پلیسی و معمایی ...

متن کامل »

درباره بهت‌زدگی پیام ناصر

درباره بهت‌زدگی پیام ناصر

مجموعه داستان «بهت‌زدگی» نوشته پیام ناصر، به راستی شگفت‌زده‌ام کرد. پنج داستان کوتاه خلاقانه، خوش‌فرم، خوش‌خوان و دلچسب. همه داستان‌ها از طنزی ملایم و شیرین در نثر، شیطنت‌هایی دلچسب در فرم، رعایت حال مخاطب در درازا و ضرباهنگ و نسبت درست نقل و نمایش و گفتگو در روایت برخوردارند. در پایان هر داستان پرسشی مبهم و شیرین که بیشتر به ...

متن کامل »
رفتن به بالا