مسعود بُربُر Masoud Borbor

جنگل نفس می‌کشید و زمین می‌درخشید. رنگ‌ها در هم لیز می‌خورد و جهان بوی کاه خیس خورده می‌داد. کلاغی سرش را به دو طرف می‌چرخاند تا پرهایش خیس شود اما دوباره خیس می‌شد و دوباره سرش را محکم‌تر می‌چرخاند بلکه این بار باران تمام شود، اما تمام نمی‌شد باران هزار صدا داشت: روی چوب و آهن سرانگشت ضرب گرفته بود، ...

صبح به بازار ایرانشهر رفتیم. بازاری که سراسر رنگ بود و پارچه‌های زیبای سوزن‌دوزی شده و لباس‌های فوق‌العاده زیبا و البته راحت. چرخی در میان رنگ‌ها غوطه خوردیم و نفری یک دست هم لباس بلوچی خریدیم که من از همان روز تنم کردم و بیشتر روزهای باقی سفر را با همین لباس گذراندم که با استقبال مردم محلی هم رو ...

مسعود بُربُر، قانون: تکان دهنده بود. نظام شهر از هم گسیخته بود و آدمها بی‌هدف در خیابانها می‌چرخیدند. بسیاری که برای امداد و خبررسانی آمده بودند نمی‌دانستند از کجا شروع کنند. همه تصمیم‌هایی  که پیش از سفر گرفته بودند مقهور تماشای زمین شده بود. تماشا نه، بهت. بهت زمین و حتی زمان که در هم ریخته بود. آنها هم که ...

رفته بودم گزارشی از چهارمحال و بختیاری بگیرم که سرزمین برف و بلوط و چشمه و کوه و آبشار و رود و تالاب است. برای دیدن سد کارون چهار تا مرز خوزستان رفتم و در راه جایی هم روی دره‌ای این پل بود که هنوز هم سالی دوبار همین دره مسیر کوچ ایل است. زنان و مردان بختیاری که در پاییز ...

قلعه بابک یا دژ بابک یکی از افسانه‌ای‌ترین نقاط ایران‌زمین است. قلعه شگفتی بر سر کوهی در کلیبر که راهی بسیار زیبا، سرسبز و مه‌آلود را برای رسیدن به آن باید طی کرد. راهی که در پایان حتی پای پیاده و دست خالی هم به پایان رسانیدش دشوار است چه رسد به این که بخواهی مصالح و سنگ‌های بزرگ را ...

کاخ گلستان را بسیاری از مردم ایران و حتی تهران ندیده اند. بسیاری از مردم در چند قدمی آن از نشانی که هیچ، از وجود آن هم بی خبرند. و بسیاری که از کاخ گلستان بازدید کرده اند بلیط ورودی عمارت بادگیر را نگرفته اند. اینجا اتاقی در گوشه ای از عمارت بادگیر است. با رنگ ها و نورها و ...

یک معنی دیگر پاییز هم شاید این برگ های زرد باران خورده باشد در آغاز راه  The wet autumn leaves Another meaning of the autumn might be these rainy leaves at the beginning of a walk

سرمایی که نمی سوزانید؛ نوازش می کرد. پاییز بود و فضای بی مانندش. رنگ های بی مانندش. و برج تاریخی با طاق بالای درب و گچ بری های دو سو و حفره ای که زمانی رازی را در سرداب برج نهان می کرده هزار سال است بر زمینه همین پاییز نشسته است. لبه های یقه ام را بالا می دهم. ...

سه قدم در پاییز رفتیم برای پیاده روی ۱۲ کیلومتری از زرین دشت تا سیمین دشت با پیاپیچ جاده به تماشای زیباترین تصاویر پاییز . لحظاتی که یگانگی حضورشان را در هیچ قابی نمی توان نشاند. قابهایی اما هست که همین جا گاه گاه خواهم گذاشت… Three steps in the Autumn We had gone for a 12 kilometres walk from Zarrin ...