🖋 مسعود بُربُر
🎭 نمایش «سوسمار» (نوشتهٔ حمید جبلی و به کارگردانی رحمت امینی)، روایتی هراسناک، خندهآور، غافلگیرکننده و شگفتیآفرین است از واقعیت کابوسی که در آن زندگی میکنیم. کافکا، زمانی که کودک بود، یک بار نیمهشب از خواب پرید، پدرش را صدا کرد و آب خواست. پدرش او را تا صبح در بالکن سرد زندانی کرد و کافکا تمام عمر به بازنویسی این تجربه پرداخت. تجربهٔ قدرتی که بر ما سلطه میجوید، ما را مؤاخذه میکند و زندگی را به کاممان تلخ میکند، بیآنکه توجیه و دلیلی برای رفتارش بیابیم. بیآنکه کاری از دستمان بر بیاید.
سوسمار روایت زندگی خانوادهٔ ایرانی خوشبختی است در آستانهٔ سال تحویل با همسایههایی که در زیرزمین ساز میزنند و آواز میخوانند و در ساختمانشان همهچیز مرتب و منظم است اگرچه خودشان اغلب فکر میکنند مشکلی هست و ناراضیاند. خانوادهای که در پی چیدن هفتسینی زیباتر و شکیلترند، در خانهای که بعدتر بهحسرت میگویند «خانهمان قشنگ بود» و «هر شب هر شب» در آن موسیقی و رقص و آواز است. خانوادهای که چالش بزرگشان حلکردن جدول و پیدا کردن تخممرغ رنگی است و خیال میکنند چیزی کم است. خانوادهای که آرزو میکنند ایکاش بچه داشتند و نمیدانند کودکی که رؤیایش را در سر میپرورانند کابوسشان خواهد شد.
دینو بوتزاتی، در داستان کوتاه درخشانش به نام موشها، از خانهای میگوید که موشها در گوشه و کنار سرداب یا زیر شیروانی جولان میدهند اما ساکنان خانه آنچنان که باید توجهی نمیکنند تا زمانی که موشها تمام خانه را از آن خود میکنند و ساکنان خانه را نیز بهبردگی میگیرند. روایتی مشابه اما آشناتر آن است که داریوش مهرجویی در فیلم درخشانش «بانو» به نمایش گذاشته، تا اگر از معنای استعاری «اجارهنشینها»یش غافل شده بودیم یا در آن تردیدی داشتیم، اینبار معاینه ببینیم.
«سوسمار» در پی بهنمایشگذاشتن چنین کابوسی است؛ نمایشی شاد و غافلگیرکننده که گاه بلند میخنداندتان و گاه با موسیقی نوستالژیک و آشنایش همصدایتان میکند؛ نمایشی که قطعاً از همان ابتدا ساعتی خوش را برایتان رقم میزند و در پایان با واقعیت کافکایی زندگی ما تنهایتان میگذارد تا آنگاه که اشغالگرانِ گرسنهٔ خانه چون میدانند شما «خیلی آدمهای مهربان و فرهیختهای» هستید، کاملاً «مسالمتآمیز» اجازه میدهند خانه را برای آنها بگذارید و بروید اما از لباسها و «کتابهای خطی»تان هم نمیگذرند، همصدا با شخصیتهای داستان، زیر لب زمزمه کنید: «خانهمان قشنگ بود.»
#تئاتر #سوسمار #حمید_جبلی #رحمت_امینی