🖋 مسعود بُربُر مردی چهار دست و پا و توان حرکتش را در جنگ از دست داده و هیچ راه ارتباطی با همسرش به جز چشمها و البته لذات جسمانیاش ندارد؛ یک مبلساز که درون مبلی جاگیر شده به نشستن آدمها روی تنش علاقمند میشود؛ و مردی که هر روز در آینه صورت برادر دوقلویش را میبیند، برادری که به ...
متن کامل »