آرشیو دسته ی : شعر

اشتراک در خبرنامه

نوروزانه: هزار نرگس زرین

نوروزانه: هزار نرگس زرین

چو ابر نعره‌زنان شد ترانه‌اش نوروز جهان دوباره جوان شد جوانه‌اش نوروز شکوفه خنده‌زنان شد چو پسته بر سر شاخ درخت جامه‌دران شد ترانه‌اش نوروز چو پلک خاک برآمد ز خواب سرد زمین بهار شعله‌کشان شد زبانه‌اش نوروز بخفت عربده‌کش تندباد توفنده نسیم عطردمان شد دمانه‌اش نوروز چو بال بادخورکها نشست بر تنِ باد زمین دوباره روان شد به خانه‌اش ...

متن کامل »

نوروز در ایران زمین و فراتر

ز باغ ای باغبان ما را همی بــوی بهـار آید کلید باغ ما را ده که فردامان به کار آید کلید بـاغ را فردا هـــزاران خواستار آید تو لختی صبر کن چندان که قمری بر چنـار آید چو اندر بـاغ تو بلبـل به دیـدار بهار آید ترا مهمان ناخوانده به روزی صد هـزار آید کنون گر گلبنی را پنج شش ...

متن کامل »

رویای نیمروز تابستان

فرو رفته باشی در تختخواب و زیر پتو غلت بزنی. سرت را از زیر پتو بیاوری بیرون ببینی نوری زده در اتاق از برفی که همه جا باریده.

متن کامل »

خزه

شعر سکوت کن را که شاید پیش از این دیده باشید، در نشریه خزه کار شده که پیشنهاد می کنم اینجا بخوانید و نظر دهید. www.masoudborbor.com(c)All Rights Reserved

متن کامل »

هرچه بادا

وا فریادا ز عشق وافریادا کارم به یکی طرفه نگار افتادا گر داد ِ من ِ شکسته دادا، دادا ورنه من و عشق، هر چه بادا بادا

متن کامل »

بت

If I could only stand and stare in the mirror would I see One fallen hero with a face like me And if I scream, could anybody hear me If I smash the silence, you’ll see what fame has done to meKiss away the pain and leave me lonely I’ll never know if love’s a lie Ooh – being crazy ...

متن کامل »

دوست دارید سرمستی های بی بنیان شدن تان را اگر

از حنیف خوب شعری خواندم که همچنان در تکاپوست، و می خواهم که همیشه باشد. برای حنیف خوب است، بخوانید: هست ، نیست… اما عباس خوب م که مدت ها بود نخوانده بودم ش هم امروز حرف ها داشت برای آن چه مقتضای اوست و مقتضای بسیاری از ما . مثل همیشه اگزیستانسیالیسم در ذات کلمه هاش در وجودش است ...

متن کامل »
رفتن به بالا