خانه >
نگاره >
نگاره: کسی از میان سایه سرک نمیکشید. نگاهی کنجکاو ِ عبور رهگذری نبود. آفتاب مردهی پاییزی سوار باد شده و رفته بود. هوا نم نمک جان میباخت و رخت ها از تک و تا افتاده بودند.سکون به هزار سخن در زبان بود
نگاره: کسی از میان سایه سرک نمیکشید. نگاهی کنجکاو ِ عبور رهگذری نبود. آفتاب مردهی پاییزی سوار باد شده و رفته بود. هوا نم نمک جان میباخت و رخت ها از تک و تا افتاده بودند.سکون به هزار سخن در زبان بود
09 مهر 1395
1395-07-09
رفتن به بالا