خانه > نوشتار (برگه 20)

آرشیو دسته ی : نوشتار

اشتراک در خبرنامه

کافه نادری، شاید امسال روز تولدم

 زیاد هست که باید بنویسم و ننوشته م. تابستان م شروع شده و من تابستانی شده م، وجودی. زیاد هست که کافه نادری دیگر نیامده م، با گارسون های بامزه ش. پیرمردهای لبخند به لب، شیطان، بامزه و خنده دار. انقدر زیاد هست که ننوشته م که شاید ننویسم و حتمن هم که نمی نویسم همه را. سمفونی ی مردگان ...

متن کامل »

سکوت سم ضربه ها

آرام تر حیوان. نمی گذاری لمس کنم لحظه لحظه ی کوبش سم هات را بر کویر و آن چه هست و سقوط خورشید را پشت خار ها. خیابان ها را که بی خیال شدم برای این نبود که باز هی زمان لیز بخورد و برود. آرام. یاد او می پرد یکوقت اگر حواس م به…

متن کامل »

هرچه بادا

وا فریادا ز عشق وافریادا کارم به یکی طرفه نگار افتادا گر داد ِ من ِ شکسته دادا، دادا ورنه من و عشق، هر چه بادا بادا

متن کامل »

The Page Could Not Be Retrieved

موقعیت بغرنجی را در ذهن خود تصور کنید… چشمهایتان را ببندید و به بدترین چیز ممکن فکر کنید… تبریک میگم… شما توانستید چند ثانیه از زندگی مرا تجربه کنید! Special Thanks To L.A.

متن کامل »

بت

If I could only stand and stare in the mirror would I see One fallen hero with a face like me And if I scream, could anybody hear me If I smash the silence, you’ll see what fame has done to meKiss away the pain and leave me lonely I’ll never know if love’s a lie Ooh – being crazy ...

متن کامل »

کباب ساکت

بنزین روی تن خوشبو نمی شود. نفت که اصلاً. سرخی ی گرد خورشید تازه در زمین فروریخته و دشت خالی، دشت خالی ی خالی، آرام تاریک می شود. تنها درخت وسط دشت، روی تپه ی کوتاه، آخرین شعله هاش را در باد گم می کند و صدای جلز و ولز می دهد. بوی گوشت کباب شده می آید.

متن کامل »
رفتن به بالا