در جستجوی روایت پنهان »
قصه اي داشتن. قصه اي از آدمي تمام داشتن كه هر چه روايت كني هرچند قصه اي شود اما همه ي آن چه هست نشود.
رازي داشتن. رازي كه در داستان ها، به پرده پوشي، هم ماندگارش كني، هم پس ِ پرده بپوشاني ش.
جهاني ساختن. جهاني از آن چه خوانده، انديشيده و زيسته اي، آن گونه ساختن، كه فضاي داستاني،تصوير خيالي، يا روزگار زيسته اي را دنيايي كند كه در آن بتوان دوباره نوشت، انديشيد و زيست.
آفرينش جهان داستاني شايد همين يا همين ها باشد.
جنگل نفس میکشید
جنگل نفس میکشید و زمین میدرخشید. رنگها در هم لیز میخورد و جهان بوی کاه خیس خورده میداد. کلاغی سرش را به دو طرف میچرخاند تا پرهایش خیس شود اما دوباره خیس میشد و
بیشتر بخوانید »بم: داستان هزار زندگی که ویران شد
مسعود بُربُر، قانون: تکان دهنده بود. نظام شهر از هم گسیخته بود و آدمها بیهدف در خیابانها میچرخیدند. بسیاری که برای امداد و خبررسانی آمده بودند نمیدانستند از کجا شروع کنند. همه تصمیمهایی که
بیشتر بخوانید »من لذت شکار را میفهمم
مسعود بُربُر، پایگاه خبری فضای سبز و محیط زیست ایران – من لذت شکار را میفهمم. عکسی دیده باشی یا سخنی شنیده باشی درباره حیوانی و به عشقش روزها و شاید ماهها گشته باشی
بیشتر بخوانید »با کشف جسدهای تازه، معمای کودکان دفنشده در دیوارهای بم پیچیدهتر شد
مسعود بُربُر، قانون- سالهای پس از [W:زلزله بم]، گزارشهای باستانشناسان از کشف ۶۸ جسد کودک و نوزاد خبر داده بود که تا حدود دویست سال پیش در دیوارهای [W:ارگ بم] دفن شده بودند، اما تصاویر تازهای
بیشتر بخوانید »نخستین دهسالانهی عکس خورشید: شکست تقارن
نخستین ده سالانه عکس خورشید: شکست تقارناز جمعه ۲۹ مرداد به مدت یک هفته در نگارخانه «اخرا» برگزار میشودافتتاحیه روز جمعه ۱۷ تا ۲۱ و پس از آن هرروز ۱۶ تا ۲۰ نشانی: سعادت
بیشتر بخوانید »در جستجوی روایت پنهان: آب و آفتاب بعد از ظهر
پانزدهم فروردین ماه ۱۳۸۹- بعدازظهر بهاری شیراز – همه خوابند بهار اگر شکوفههای زردآلو را درست میکاویدی وسطشان یک چیزی بود که خیلی هم شیرین و خوردنی بود و بعدتر لابد میشد هستهی زردآلو
بیشتر بخوانید »گامی که در سرزمین پارس پیمودیم و آمدیم
[singlepic=101,320,215,,center] * جمعه بیست و سوم بهمن ماه ۱۳۸۸ – ساعت ۹:۳۰ شب، خانه ی آقای بزرگی در فیروزآباد [singlepic=95,120,180,,left]رفتیم معبد آناهیتا (در بیشاپور): آرامش بعد از ظهر در سنگ هایی که انباشت زمانند.
بیشتر بخوانید »در جستجوی روایت پنهان: دارآباد ششم آذرماه ۱۳۸۸
[singlepic=92,320,240,,center] شاد و تندرست و آزادند در کوه. برای بالا رفتن، مسیر رودخانه ای را انتخاب کرده اند و یکریز از این طرف به آن طرفش می روند و باز برمی گردند همین طرف،
بیشتر بخوانید »جستاری در سرنوشت رازورزان مشروطه
محرمانه راپورت نمره ۵۹ «مردم نمیبایست در خیابانها در یکجایی گرد آیند. اگر کسانی نافرمانی نمودندی سپاهیان بایستی با شلیک تفنگ پراکنده شان گردانند. […] آنانکه با سپاه ستیزیدندی سپاهیان یارستندی آنانرا بزنند.» امروز
بیشتر بخوانید »در جستجوی روایت پنهان: از آغاز، دانه های بینایی
دانه های بینایی جای دوری می بَرَدم. زمانی که می دانم بیش از چهار سال نداشته ام. از خانه ی گوهردشتِ باباامیر/ مادر، جاجیم روی تخت خواب فلزی شان یادم است با دانه ها
بیشتر بخوانید »