خانه > همه نوشته‌ها (برگه 2)

آرشیو دسته ی : همه نوشته‌ها

اشتراک در خبرنامه

همین امشب برگردیم – پیمان اسماعیلی

همین امشب برگردیم – پیمان اسماعیلی

پیمان اسماعیلی در «همین امشب برگردیم» پنج داستان کوتاه دارد که شاید مهم‌ترین ویژگی مشترکشان نوعی اعوجاج هراس‌آور در واقعیت باشد. جهان داستان کاملا واقعی است، واقعی همچون جهان یک داستان کافه آپارتمانی، اما ناگهان چیزی ترسناک در آن ورز می‌آید و هراسی سهمگین می‌آفریند که تا پایان رهایمان نخواهد کرد. البته که جهان داستان‌ها هم اصلا کافه آپارتمانی نیست: ...

متن کامل »

داستان‌های خانوادگی، تربیت‌های پدر

داستان‌های خانوادگی، تربیت‌های پدر

کتاب «داستان‌های خانوادگی» اثر محمد طلوعی در واقع حاصل کنار هم نشستن دو مجموعه داستان از نویسنده است: «من ژانت نیستم» و «تربیت‌های پدر». چون من ژانت نیستم را قبلا خوانده بودم این بار به خواندن تربیت‌های پدر اکتفا کردم و درباره همان هم می‌نویسم. مجموعه متشکل از ۶ داستان است که شخصیت محوری هر ۶ داستان ضیا، پدر راوی ...

متن کامل »

Redhead by the Side of the Road by Anne Tyler

Redhead by the Side of the Road by Anne Tyler

Redhead by the Side of the Road by Anne Tyler My rating: ۳ of 5 stars مایکا، شخصیت اصلی داستان، مردی منظم و قانون‌مند و به اعتقاد دیگران وسواسی است که اجازه نمی‌دهد و دوست ندارد چیزی نظم دقیق و برنامه‌ریزی شده زندگی روزمره‌اش را به هم بزند، تا این که پسری به خانه او می‌آید و در قوانین روزمره ...

متن کامل »

بادی بر فراز آب: یادداشتی بر رمان «مرزهایی که از آن گذشتی»

بادی بر فراز آب: یادداشتی بر رمان «مرزهایی که از آن گذشتی»

کافه داستان، مریم عربی:  «مرزهایی که از آن گذشتی» نه تنها مرزهای جغرافیایی که مرزها و خط قرمزهای پشت سر گذاشتۀ هریک از شخصیت‌هاست که گاه راه برگشتی برای خود باقی نخواهند گذاشت. داستان، بیان سرگذشت چند دختر و پسر هم‌محله‌ای است که در کنار هم روزهای کودکی را به خوشی سر می‌کنند و در دوران بزرگسالی هر یک از ...

متن کامل »

«شهر شرنگ» یک داستان جذاب، بی‌ادعای اضافه

«شهر شرنگ» یک داستان جذاب، بی‌ادعای اضافه

اگر از آن دست خواننده‌هایی هستید که در داستان به جستجوی شگفتی‌های فرمی و پیچیدگی‌های روایی آمده‌اید، این کتاب را رها کنید و به سراغ تقریبا هر اثر داستانی دیگری که این روزها در ایران نوشته و منتشر می‌شود بروید؛ اما اگر داستان جذاب، پرماجرا، خوشخوان و به قول فرنگی‌ها ورق‌برگردان* می‌گردید، این شما و این «شهر شرنگ» نوشته‌ی امین ...

متن کامل »

«بی‌رد»، خیزش کوچ‌گرد درون علیه زندگی

«بی‌رد»، خیزش کوچ‌گرد درون علیه زندگی

به گمانم در اعماق درون هر ایرانی، همواره کشمکشی میان یک آریایی و یک ایلامی جریان دارد؛ یا یک مهرپرست و یک زردشتی؛ یا به زبان آدمیزاد، کشمکشی میان یک کوچ‌گرد و یکجانشین. داستان «بی‌رد»، نوشته‌ی مجتبی تجلی، شرح این نبرد است. خیزش کوچ‌گرد درون راوی و یورشش به زندگی او. آن گونه که در خود متن آمده است (ص ...

متن کامل »

«تنها داستان»، رمانی از جنس خاطره، زمان و عشق ممنوعه

«تنها داستان»، رمانی از جنس خاطره، زمان و عشق ممنوعه

«تنها داستان» یک داستان عاشقانه است و هر داستان عاشقانه‌ای یک مانع بر سر راه شخصیت‌هایش دارد. مانع عشق «تنها داستان» این است که یک طرف آن «پل» پسری ۱۹ ساله است و طرف دومش «سوزان» زنی ۴۸ ساله که همسری دارد و دو دختر که هر دو از پل بزرگترند. نخستین عشق پل، که تنها داستان زندگی او می‌تواند ...

متن کامل »

درباره «استخوان» نوشته‌ی علی اکبر حیدری

درباره «استخوان» نوشته‌ی علی اکبر حیدری

استخوان علی اکبر حیدری داستانی پرکشش و سینمایی است با نثری تمیز و سالم که در روستایی کوچک حوالی تفتان می‌گذرد. همه عناصر لازم برای تبدیل شدن به یک اثر خوب را دارد. همین انتخاب بخشی از ایران که کمتر دیده شده چه برسد به این که درباره‌اش نوشته شود و به عنوان زمینه داستان انتخاب شود یک برتری مهم ...

متن کامل »

درباره «گنبد کبود» کورش اسدی، و جهان غریبش

درباره «گنبد کبود» کورش اسدی، و جهان غریبش

کورش اسدی در «گنبد کبود» داستان‌هایی بسیار معمولی نوشته در جهان‌هایی بسیار غریب و فضاهایی بکر. یا دست کم آن داستان‌هایی که در ذهن من ماند چنین بود. داستان اول، گوشه‌ی غراب، شاید نزدیک‌ترین چیز به آنچه اغلب داستان نامیده می‌شود بود. گفتگویی ساده میان زنی و مردی در کافه‌ای، که با شگفتی و ضربه پایانی تمام می‌شود و البته ...

متن کامل »

درباره «زن چپ دست» نوشته پیتر هانتکه

درباره «زن چپ دست» نوشته پیتر هانتکه

مارین (که راوی غایب متن یا پیتر هانتکه او را تنها «زن» می‌خواند) به همسرش برونو که از سفر بازگشته می‌گوید بهم الهام شده که یک روز مرا رها می‌کنی و می‌روی. حالا برایت شگفتانه‌ای دارم! و وای به حالت وقتی که آن را بگویم… و سپس به او می‌گوید که باید برود! او و بچه را بگذارد و برود. ...

متن کامل »
رفتن به بالا