خانه > آرشیو نویسنده: مسعود بُربُر (برگه 7)

آرشیو نویسنده: مسعود بُربُر

The Innocents by C. A. Asbrey – A female detective story

The Innocents by C. A. Asbrey – A female detective story

The Innocents by C. A. Asbrey is the story of a gang of outlaws who hold up the trains and steal the safe belonging to the state, leaving the poor and normal people without any harm. Is that the same old familiar Wild West story? No, this time a female detective comes to look for them. And it does not ...

متن کامل »

نگاره: آفتاب مرده‌ی شهریور

شیشه‌های ترک خورده را خاک گرفته و درِ چوبی اتاق سال‌ها بود که به ناله نیافتاده بود. خط زردیِ آفتاب از تنِ ستون‌های تخت جمشید بالا می‌رفت و سایه‌ی کوه‌ها شاخه‌های خشک انار را تصرف می‌کرد. صدای خش خشی از پاکوب‌ها بلند نمی‌شد و کسی آواز دلتنگش را به دست باد نمی‌داد. آفتابِ مرده‌ی شهریور سوارِ باد شده بود و ...

متن کامل »

پادکست: چاپ اول با مسعود بُربُر – «تصویر دختری در آخرین لحظه» نوشته‌ی سیامک گلشیری

پادکست: چاپ اول با مسعود بُربُر – «تصویر دختری در آخرین لحظه» نوشته‌ی سیامک گلشیری

در این برنامه چاپ اول گفتگویم با سیامک گلشیری را بشنوید درباره رمان تازه‌اش «تصویر دختری در آخرین لحظه» هر هفته در پادکست چاپ اول به معرفی کتاب‌های تازه در حوزه داستان و روایت می‌پردازم یا با نویسندگان و کارشناسان درباره مسائل حوزه کتاب و ادبیات داستانی گفتگو می‌کنم. چاپ اول را می‌توانید در همین وبگاه دنبال کنید، یا از ...

متن کامل »

نگاره: هر کدام از آن‌ها چه قصه‌ای پیش رو دارند؟ سال‌ها بعد، فاصله هر کدامشان با این عکس چگونه پر شده است؟ کجا هستند؟ آنجا چه جور جایی شده است؟ برای دوربین‌های آن زمان چه ژستی می‌گیرند؟ زندگی در نگاهشان چگونه ردی به جا گذاشته است؟What story is ahead of each of them? Years later, how is their gap between them and this picture filled? Where are they? And how is the place they are in? How will they pose for that time's camera? What kind of footprint, life has left on their look?#children #sky #wall #pose #smile #family #goodcompany #rural #life #child

نگاره:  هر کدام از آن‌ها چه قصه‌ای پیش رو دارند؟ سال‌ها بعد، فاصله هر کدامشان با این عکس چگونه پر شده است؟ کجا هستند؟ آنجا چه جور جایی شده است؟ برای دوربین‌های آن زمان چه ژستی می‌گیرند؟ زندگی در نگاهشان چگونه ردی به جا گذاشته است؟What story is ahead of each of them? Years later, how is their gap between them and this picture filled? Where are they? And how is the place they are in? How will they pose for that time's camera? What kind of footprint, life has left on their look?#children #sky #wall #pose #smile #family #goodcompany #rural #life #child

متن کامل »

نگاره: داستان‌خوانی با مسعود بُربُر این هفته بهاره نوربخش بخش‌هایی از رمانش به نام «عطر قالی نسیم عشق» را برایمان می‌خواند. از او کتاب‌های «شاخه نسترن»، «شیگانهوس» و «من از یادت نمی‌کاهم» نیز منتشر شده است. مسعود بربر، برگزارکننده این دورهمی داستان‌نویس و پژوهشگر داستان و روایت است. نشانی: ولیعصر نرسیده به سینما آفریقا خیابان بهمبری پلاک ۲۸ کافهستاره 🗓 زمان: دوشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۶:۳۰ تا ٨:٣٠ عصر حداقل ١٠ هزار تومان بابت استفاده از مکان و هزینه پذیرایی به کافه پرداخت می‌کنیم.

نگاره:  داستان‌خوانی با مسعود بُربُر  این هفته بهاره نوربخش بخش‌هایی از رمانش به نام «عطر قالی نسیم عشق» را برایمان می‌خواند. از او کتاب‌های «شاخه نسترن»، «شیگانهوس» و «من از یادت نمی‌کاهم» نیز منتشر شده است.  مسعود بربر، برگزارکننده این دورهمی داستان‌نویس و پژوهشگر داستان و روایت است. نشانی: ولیعصر نرسیده به سینما آفریقا خیابان بهمبری پلاک ۲۸ کافهستاره 🗓 زمان: دوشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۶:۳۰ تا ٨:٣٠ عصر  حداقل ١٠ هزار تومان بابت استفاده از مکان و هزینه پذیرایی به کافه پرداخت می‌کنیم.

متن کامل »

داستان‌خوانی با مسعود بُربُر، این هفته با سمیرامیس بابایی

داستان‌خوانی با مسعود بُربُر، این هفته با سمیرامیس بابایی

#داستان‌خوانی با مسعود بُربُر این هفته بخش‌هایی از ترجمه‌ #سمیرامیس_بابایی از رمان «دروازه راشومون» نوشته‌ی آی.جی.پارکر و نمایشنامه «مسئله غامض» نوشته‌ی تام استوپارد را خواهیم شنید. #مسعود_بربر، برگزارکننده این دورهمی داستان‌نویس و پژوهشگر #داستان و #روایت است. نشانی: ولیعصر نرسیده به سینما آفریقا خیابان بهمبری پلاک ۲۸ #کافه_ستاره 🗓 زمان: دوشنبه ۷ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۶:۳۰ تا ٨:٣٠ عصر حداقل ...

متن کامل »

جشن تولد در واگن آخر قطار

جشن تولد در واگن آخر قطار

چند دقیقه شده که قطار به ایستگاه نیامده؟ ساعتم را نگاه می‌کنم اما انگار ایستاده است. بلند می‌شوم. می‌روم لب خط دو طرف ایستگاه را نگاه می‌کنم و از انتهای هیچ یک از تونل‌ها نوری به چشمم نمی‌آید. آن طرف خط در جهت مقابل ایستگاه هم کسی نیست. به سمت تابلویی که نقشه خطوط را نشان می‌دهد حرکت می‌کنم. خطوطی ...

متن کامل »
رفتن به بالا