با همه اینها هیچ کاوشی در این قلعه ثبت شده ملی انجام نشده است و ماشینآلات راهسازی که برای تعریض و بهسازی جاده آمدهاند، لابد صرفاً از روی تفنن، چندین متر خاک اطراف قلعه را بیهدف برداشت کرده و همانجا در کنار گود تخلیه کردهاند. در میانه این حفاری عمیق، گودی یکی دو متری هم با دست حفاری و رها شده است اما در دیوارهای گود، خشتهایی قدیمی رخ مینماید.
مسعود بُربُر، روزنامه اعتماد- در پنجاه کیلومتری قم، شمال محمدآباد کاج، بر کناره جاده، کاروانسرایی سنگی نشسته است و در کنار آن تپهای است. تپهای که از همان دور و از جاده نیز میتوان پنجرهها و باروهایی دیرینه را در آن تشخیص داد. گرد تپه را دیواری فراگرفته است. دیواری بلند و قطور از خشت که همچنان سرپاست و تا پشت قلعه و گرد شارستان ادامه دارد. درست پشت دیوار، ورودی قلعه است که به اتاقهایی با سقف طاقی شکل منتهی میشود. سمت راست، شکافی به راهی است که فروریخته و مقصد آن مشخص نیست و سمت چپ به سرایی دیگر میرسد. برجی بر کناره قلعه ایستاده است و بر بالای تپهی به جا مانده از قلعه که میرسی ظرافتهای بیشتری پیدا میشود: طاقی که با خشتهای کهن اشکانی بنا شده است هنوز صحیح و سالم و سرپاست و در کنارش گوشواری گلی با ظرافتی دیدنی خودنمایی میکند. در میانه قلعه چاهی با عمق سی متری یا بیشتر هست که در میانه بیابان خشک اطرافش هنوز از پس سالها، آب هم دارد و در ضلع دیگر قلعه ردی از سقفی دیرین با قوسی شگفت به جای مانده است.
چندین حفره فروریخته، به اتاقهایی راه میبرند که حالا ورود به آنها خالی از خطر نیست و برخی اتاقها به پنجرههایی میرسند که شاید در زمانهای دور، نگاهی از آنِ مردمان عادی ساکن شارستان، در انتظار نگاهی از آن ِ ساکنان اشرافی قلعه، شبهایی را خیره بدان پنجرهها به صبح رسانیده است.
از دوره اشکانی آثار چندانی نداریم
کاروانسرای سلجوقی محمدآباد قم به اعتقاد باستانشناسان از مهمترین کاروانسراهای موجود در کشور است. به گفته دکتر رضا نوری، باستانشناس، کاروانسرای محمدآباد قم از معدود کاروانسراهای دوره سلجوقی است که خوشبختانه ساختار خود را حفظ کرده و از کاروانسراهای جاده ابریشم است.
نوری تأکید میکند: «اگر جاده ابریشم یا شاهراه خراسان برای ما اهمیت بسیاری دارد از راه بررسی و تحلیل اینگونه بناهاست که میتوانیم آن را بشناسیم و معرفی کنیم.»
او درباره قلعه نیز میگوید: «این قلعه از معدود قلعه های خشتی این منطقه است و از این دیدگاه حائز اهمیت است که ما از دوره اشکانی آثار چندانی در ایران نداریم و میتوان با مطالعه و بررسی و احتمالاً کاوش این قلعه اطلاعات بسیار ارزشمندی از معماری و فرهنگ دوره اشکانی در اختیار ما قرار بدهد و به این دو دلیل بایسته و شایسته است که این دو بنا یعنی کاروانسرای سنگی و قلعه گلی مورد رسیدگی و بررسی قرار بگیرد.»
فرشید ابراهیمی، پژوهشگر تاریخ، در توضیح اینکه چرا از دوره اشکانی آثار چندانی به جای نمانده میگوید: «نظریه رایج این است که ساسانیان به دلیل تعصبات مذهبی آثار باقیمانده از دوره اشکانیان که توامان آثار به جا مانده از آیین مهر نیز به حساب میآید را نابود کردهاند و به جز آثاری همچون یافتهها و چرمنوشتههای نسا در عشقآباد که داد و ستد اسکانیان را آشکار میکند نبود آثار قابل توجه از دوره اشکانیان یک نقص عمده در مطالعات اشکانی به شمار میرود.»
او با تأیید اینکه مشابه بنایی با این ظرافتها و جزییات را در کشور نداریم عدم کاوش در این قلعه را نشانگر بی توجهی میداند چرا که «آثار اشکانی نه تنها در ایران که در جهان نیز بسیار بسیار اندکند و در هر کشوری اگر ذرهای از آثار اشکانی یافت شود این را مغتنم می شمرند اما متأسفانه در کشور ما اینطور نیست. و این را هم نباید فراموش کرد که خیلی از بناها را تنها بر اساس حدس و گمان منتسب به دوره اشکانی میدانیم و در این دست بناها به شدت نیاز به گمانه زنی و حفاری هست.»
این قلعه محدود به دوره اشکانی نیست
و تازه قلعه محمدآباد محدود به دوره اشکانی نیست. سفالهای گوناگون همه جا در محوطه قلعه ریختهاست. از سفالهای ساده و ضخیم و بدون لعاب تا سفالهای بسیار ظریف اسکرافیاتو با نقشهای زیبای حکاکی شده با رنگهای فیروزهای و آبی و سبز و قلم مشکی. به گفته دکتر نوری این قطعه سفال ها بیشتر از دوره اسلامی میانی هستند و اغلب آنها را میتوانیم به عنوان سفالهای درجه یک دسته بندی کنیم. از جمله سفالهای قلم مشکی، سفالهای اسکرافیاتو و یا سفالهای زرین فامی که نشان میدهد در این قلعه در قرون میانی (مثلاً دوره ایلخانی) استقرارهایی صورت گرفته و این استقرارها نظامی نبوده است چرا که این نوع ظروف نشانگر شأن و شخصیت و جایگاه افرادی است که در این قلعه ساکن بودهاند. «از این دیدگاه هم اگر این قلعه مورد کاوش قرار بگیرد شاید به اطلاعات بسیاری از ناگفتههای قرون میانی منطقه دست پیدا کنیم.»
به این ترتیب قلعه تنها متعلق به دوره اشکانی نبوده و تا قرنها مورد استفاده و سکونت پیشینیان ما قرار میگرفته است. موضوعی که نوشتهی روی تابلوی سازمان میراث فرهنگی در ورودی قلعه نیز تأیید میکند: «قدمت: اشکانی تا صفوی».
اما اکنون بنایی که شاید بیش از ۱۵۰۰ سال مورد استفاده و سکونت قرار میگرفته در کناره جاده رها شده و گاه گاه تنش از زخم کلنگ متجاوزان میلرزد. همانگونه که دکتر نوری میگوید «وضعیت این دو بنا مثل خیلی از بناهای دیگری که بیرون از شهرها قرار گرفتهاند اصلاً جالب نیست. یعنی نه نگهبانی در این دو محوطه میبینید و نه حتی فنسی دور دو محوطه کشیده شده است. باید اهتمامی صورت بگیرد و این نوع بناها که اهمیت و جایگاه ویژه دارند بیشتر مورد محافظت قرار بگیرند. البته شاید یک دلیل هم شمار زیاد بناهای این چنینی است که در اطراف شهرها و مناطق وجود دارد و باید بودجه ای را برای حفاظت فیزیکی از این بناها در نظر گرفت که امیدواریم در دولت جدید این بودجه ها تخصیص پیدا کند.»
حفاران غیرمجاز به سراغ قلعه اشکانی رفتهاند
نوری با اعلام اینکه «آثار و جراحاتی که توسط کلنگ غیر باستان شناسی بر چهره این دو بنای برجسته نشسته بود را به شخصه دیدم» میگوید: «تقریباً تمام بناهای ایران از این نوع تجاوزات در امان نیستند. حفاران غیرمجاز به دلیل فقر فرهنگی و فقر مادی میخواهند بار خود را یکشبه ببندند و بعد این بناها را برای حفاری انتخاب میکنند در صورتی که در بنایی مثل کاروانسرای محمدآباد شاید اصولاً اشیایی که آنها دنبالش هستند وجود نداشته باشد. این فقر فرهنگی در کنار آن ضعف حفاظت باعث شده که بناهایی همچون قلعه محمد آباد مورد دستبرد و تجاوز قرار بگیرد و طبیعتاً این دستبردها باعث میشود ساختارهای معماری و یافتههای احتمالی و دادههایی که در این بناها مدفون هستند از میان برود.»
با همه اینها هیچ کاوشی در این قلعه ثبت شده ملی انجام نشده است و ماشینآلات راهسازی که برای تعریض و بهسازی جاده آمدهاند، لابد صرفاً از روی تفنن، چندین متر خاک اطراف قلعه را بیهدف برداشت کرده و همانجا در کنار گود تخلیه کردهاند. در میانه این حفاری عمیق، گودی یکی دو متری هم با دست حفاری و رها شده است اما در دیوارهای گود، خشتهایی قدیمی رخ مینماید. بلندای قلعه هر روز تماشاگر این تصویر است و هر بار، دیواری، طاقی یا دست کم خشتی از قلعهی زخمی با حضور گاهگاهی رهگذران (و نه گردشگران حرفهای) فرو میریزد.
با درود …آقای فرشید ابراهیمی در دخمه بنیاد نیشابور در تیم تحریف و تخریب شاهنامه به سرپرستی فریدون جنیدی مشغول کار است این انیرانیان تا کنون با انواع دروغها بیش از ۳۵ هزار بیت از شاهنامه را به نام افزوده از پیکر این نامه کهن زدوده اند! بسیاری تحلیلهای آنان اشتباه و از مغز دیوانه ایی که مدیر آنجاست میتراود آنان تبهکارانی بیش نیستند خواهش میکنم این اخبار مهم را با نام اینان نیامیزید چون درستی کار از میان میرود اینان دروغگویانی هستند که هر کجا نامشان باشد بسیاری از کارشناسان توجه کافی به موضوع نمیکنند…. با سپاس
دوست گرامی من نیز چون شما به آقای جنیدی نقد بسیار جدی و تندی دارم در چندین زمینه به ویژه درباره کار ایشان روی شاهنامه. اما این دلیل نمی شود که به کسی اهانت کنم یا در حوزههایی که میشود از دانششان استفاده کرد خود را محروم کنم. به گمانم بهتر است اگر چیزی در میان حرفهای ایشان در این گزارش غلط است آن را به چالش بگشید همانگونه که من بارها درباره کار ایشان روی شاهنامه نوشتهام…