خانه > رسانه‌نگاری > از من در رسانه‌ها > حذف یارانه ها حذف طبقه متوسط و خودکشی اقتصادی است

حذف یارانه ها حذف طبقه متوسط و خودکشی اقتصادی است

محسن رنانی اقتصاددان: در پایان هدفمندسازی، طبقه متوسطی وجود نخواهد داشت یعنی کشور به دو بخش تقسیم خواهد شد، یک اقلیت غنی و یک اکثریت فقیر.

محسن رنانی، اقتصاددان درباره «طرح هدفمندسازی یارانه ها» گفت: با اجرای سیاست هدفمندسازی یارانه ها، در عمل ما با چهار موج تورمی رو به رو هستیم:اول تورم انتظاری ناشی از بی اعتمادی، که سریع تر از تورم واقعی شکل می گیرد؛ دوم تورم ناشی از افزایش قیمت حامل های انرژی؛ سوم تورم غیر مستقیم ناشی از افزایش قیمت مواد اولیه و دستمزدها؛ و چهارم تورم ناشی از افزایش پایه پولی.

او در گفتگویی با همشهری ماه گفته است برای کشوری که:
بخش اعظم بنگاه‌های آن در زیر ظرفیت اسمی تولید می کنند،
پنجاه درصد ظرفیت صنعتش خالی است،
بنگاههایش با کمبود نقدینگی شدید رو به رو هستند،
تقاضای داخلی به علت پایین بودن قدرت خرید مردم بسیار کمتر از ظرفیت عرضه است،
دولت در اجرای تعهدات کنونی اش درمانده است،
شرایط عمومی داخلی و سیاسی خارجی بی ثبات است،
رکود مزمن و بیکاری گسترده مشکل جاری آن است،
ایجاد یک موج تورمی جدید به منزله نوعی خودکشی اقتصادی است.

به گفته او بخش های حمل و نقل و مصالح ساختمانی بیشترین افزایش قیمت را خواهند داشت. بخش صنعت نیز بیشترین بیکاری و تعطیلی و ورشکستگی را تحمل خواهد کرد. اما غم انگیزترین وضعیت از آن بخش کشاورزی خواهد بود.

توقف موتور توسعه برای سی سال آینده

در حالی که چندی پیش احمدی نژاد اعلام کرده بود با اجرای هدفمندسازی ظرف سه سال دیگر فقیری در کشور وجود نخواهد داشت، رنانی معتقد است در پایان هدفمندسازی، طبقه متوسطی وجود نخواهد داشت. یعنی کشور به دو بخش جمعیتی تقسیم خواهد شد، یک اقلیت غنی و یک اکثریت فقیر.

رنانی می گوید وقتی تورم رخ می دهد قدرت خرید واقعی درآمد فقرا کاهش می یابد. به همین علت است که تورم را «مالیات بر فقرا» نام نهاده اند. او تاکید می کند با اجرای این طرح، باقی مانده طبقه متوسط هم به طبقه فقرا خواهند پیوست «و این برای آینده توسعه ایران بسیار خطرناک است چون طبقه متوسط موتور توسعه کشور است و وقتی این طبقه محو شود، برای یکی و دو نسل فرایند توسعه متوقف خواهد شد.»

ممانعت از نقد طرح یعنی طرح مشکل دارد

رنانی همین که اجازه داده نمی شود که نقد جدی ای در رسانه های عمومی و بویژه صدا و سیما نسبت به این طرح بشود را نشانه آن می داند که طرح ضعف های جدی‌ای دارد که نمی خواهند بیان شود. قرار است اقتصاد ایران شخم زده شود، اما رسانه های عمومی و بویژه صدا و سیما تنها کاری که می کنند پخش حرفهای مقامات در تمجید از این طرح است.

اگر واقعا حکومت می خواهد چنین طرحی اجرا شود، باید هزینه های آن را نیز بپذیرد. و همه هزینه ها هم پولی نیست. بالاخره دولت باید به جمع بندی برسد که از میان حقوق مسلم ما کدام یک اولویت و اهمیت دارد. ایجاد اشتغال برای جوانان و توسعه صادرات و رفع فقر مهم تر است یا مثلا برخی مواضع سیاسی خارجی حساسیت برانگیز.

مسائل ما این هاست:

نخست، کمبود سرمایه گذاری صنعتی، و فرار سرمایه های مالی، عدم توان جذب سرمایه از بیرون که علت این ها عدم پایبندی به قوانین، بی ثباتی سیاسی، تنش های خارجی، بالا بودن هزینه مبادله و پایین آمدن سرمایه اجتماعی است.

مساله دوم خروج یا مهاجرت یا سرخورده شدن نیروهای متخصص و خلاق کشور است که منجر به از دست رفتن سالیانه حدود پنجاه میلیارد دلار سرمایه انسانی کشور می شود. این نیز به علت محدودیت های شدید اجتماعی و سرخوردگی های سیاسی و عدم احترام به برخی حقوق شهروندی و از دست رفتن عزت نفس افراد در مواجهه با بخش های مختلف اداری و قانونی است.

مساله سوم در بن بست قرار داشتن اقتصاد ایران است که ناشی از ناتوانی در تعامل با نظام جهانی و به تعویق افتادن عضویت ما در سازمان تجارت جهانی است. البته برای حل این مساله در گام اول باید مسائل اقتصادی و حقوقی ما با کشورهای غربی بویژه با آمریکا حل و فصل شود و گفت وگو ها آغاز شود. اما می دانیم که فعلا مناقشه اتمی تمام این ها را تحت الشعاع قرار داده است.

توسعه اقتصادی در گرو عفو عمومی است

توسعه ایران تنها و تنها با همت ملت ایران امکان پذیر است و ملت ایران یک هویت یکپارچه است، نمی توان آن را پاره پاره کرد و انتظار داشت که با یک بخش آن توسعه ملی ایجاد کرد.

رنانی  کلید حل مسائل داخلی را عفو عمومی می‌داند و معتقد است «عفو عمومی»  نه فقط برای مسائل پس از انتخابات بلکه برای کل مسائل سه دهه پس از انقلاب لازم است. به قول یکی از اقتصاددانان برجسته کشور، سی سال است که هواپیمای انقلاب از باند بلند شده است اما خلبان هنوز نگفته است کمربندها را باز کنید.

او ادامه می دهد: توسعه ایران تنها و تنها با همت ملت ایران امکان پذیر است و ملت ایران یک هویت یکپارچه است، نمی توان آن را پاره پاره کرد و انتظار داشت که با یک بخش آن توسعه ملی ایجاد کرد.

حل مناقشه اتمی و تنش زدایی

رنانی مساله دیگر را حل و فصل سریع مناقشه اتمی می داند که به باور او دارد فرصت های عظیمی را از ما می گیرد و طول کشیدن آن به سود چین و بویژه روسیه نیز هست و به همین علت نیز روسیه می کوشد تا این مناقشه تداوم یابد. او دراین باره این طور جمع بندی می کند که برای جراحی اقتصاد ایران به شرایطی نیاز داریم که برخی از آن شرایط با وجود مناقشه اتمی امکان تحقق ندارند.

مساله بعدی از نگاه رنانی حل سایر مسائل سیاسی و اقتصادی مان با کشورهای غربی و به طور خاص با آمریکا است، به منظور آن که تکلیف ما در مورد عضویت مان در سازمان تجارت جهانی روشن شود. او گیر اساسی اقتصاد ایران را سیاسی می‌دانید و نه اقتصادی. رنانی می گوید برای اجرای هر تحولی در اقتصاد ایران، بعد از تحقق این شرایط می توان در مورد نسخه مورد نظر صحبت کرد.

حذف یارانه ها ناشی از دو خطای تحلیلی است

او در پاسخ به این سوال که با وجود همه این شرایط، چه اصراری بر اجرای این طرح هست می گوید: اصرار به اجرای این طرح برمی گردد به دو خطایی که از اول انقلاب در نگاه مسئولین ما بوده است، یکی خطای گشتالتی و یکی هم خطای ترکیبی. او در ادامه این دو خطا را این گونه توضیح می دهد:

وقتی که ما یک حکم سطح خرد و فردی را به سطح کل جامعه تعمیم می دهیم، اصطلاحاً خطای ترکیب مرتکب شده ایم.

علت این که مسئولین ما به سرعت به دنبال اجرای طرح هدفمندسازی هستند و آن را راه حل نهایی برای اصلاح اقتصاد ایران می دانند، این است که دو نوع خطا در تفکرشان وجود دارد. خطای ترکیب به خاطر نگاه حقوقی و خطای گشتالتی به علت نگاه مکانیکی

فرض کنید در ورزشگاهی نشسته اید و مسابقه فوتبالی را تماشا می کنید. از جای خود بلند می شوید و متوجه می شوید که در حالت ایستاده خیلی بهتر می شود بازی را دید. حال اگر به همه بگویید همه تان بلند شوید بایستید تا بازی را بهتر ببینید، وضع همه بدتر می شود.

در اقتصاد می گوییم اگر یک فرد پس اندازش را افزایش دهد او ثروتمندتر می شود اما اگر تمام افراد یک جامعه پس انداز خود را افزایش دهند، کل جامعه فقیرتر می شود. چون وقتی من کمتر می خرم، درامد شمای تولید کننده کم می شود و شما هم کمتر می خری و الی آخر

اشکال دوم نگاه مکانیکی سیاستگذاران به اقتصاد است. نگاه مکانیکی می گوید وام دهید تا اشتغال داشته باشیم، در حالی که اشتغال محصول پول نیست پول یکی از ابزارهای تولید اشتغال است. اشتغال ثبات و امید به آینده می خواهد، اشتغال نهادهای درست و نظام قضایی کارآمد می خواهد، اعتماد وسرمایه اجتماعی می خواهد، اگر این ها باشد و پول بپاشیم، فعالیت ها تسهیل می شود و اشتغال به وجود می آید. ولی وقتی این ها نباشد، پاشیدن پول دردی را دوا نمی کند.

بنابراین به نظر من علت این که مسئولین ما به سرعت به دنبال اجرای طرح هدفمندسازی هستند و آن را راه حل نهایی برای اصلاح اقتصاد ایران می دانند، این است که دو نوع خطا در تفکرشان وجود دارد. خطای ترکیب به خاطر نگاه حقوقی و خطای گشتالتی به علت نگاه مکانیکی.

او در پایان می گوید: از نظر من دولت نهم و دهم دولتی است که رفتارش و تصمیماتش خیلی با خطای ترکیب و خطای گشتالتی همراه است. من اصرار این دولت بر اجرای طرح هدفمندسازی یارانه ها را هم ناشی از وجود همین دو خطا در نگاه آنان می بینم.

من فقط نمی گویم طرح هدفمندسازی را اجرا نکنید. من می گویم اگر واقعا فکر می کنید اجرای این طرح برای نجات اقتصاد کشور ضروری است، لازم است فعلا دست نگهدارید و قبل از آن، مقدمات و شرایط لازم آن را محقق کنید.

*متن کامل این گفتگوی بلند و همه جانبه را در همشهری بخوانید

۳ نظر

  1. با درود
    در رابطه با این مصاحبه میتوانید این نوشته وبلاگ فوق – حذف یارانه ها ، ضرورت گریز ناپذیر ایران – را هم ملاحظه بفرمائید .
    با تشکر

  2. نقل قول از محسن رنانی : حذف یارانه ها حذف طبقه متوسط و خودکشی اقتصادی است

    با درود
    طبقه متوسطی که از منابع عمومی ( یارانه ها )پرورده شود نه ثباتی دارد نه کارائی و بنابراین آسیب پذیر تحولات اجتماعی و سیاسی خواهد بود . طبقه متوسطی دوام میآورد که شایستگی خود را با تولید واقعی فکری و مادی و نه کپی برداری از منابع خاری به اثبات رسانده باشد .
    رشید

پاسخ بدهید

ایمیلتان منتشر نمیشود

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

رفتن به بالا