رمان «زل آفتاب» نوشته سروش چیتساز، در هم تنیدگی و همنشینی چند روایت شگفت است با ایدههایی هراسناک و مبهوتکننده، در ساختاری از هم گسیخته. درهای در قلب کویر، جنگلی که درختانش مدام جابهجا میشوند، تهرانی که به قعر زمین دهان باز کرده، درههایی کویری که از پس هر پیچ آن زمانهای متفاوت به انتظارت نشسته و کاروانسرایی که اربابش ...
متن کامل »آرشیو برچسب: رمان ایرانی
اشتراک در خبرنامه«بیرد»، خیزش کوچگرد درون علیه زندگی
به گمانم در اعماق درون هر ایرانی، همواره کشمکشی میان یک آریایی و یک ایلامی جریان دارد؛ یا یک مهرپرست و یک زردشتی؛ یا به زبان آدمیزاد، کشمکشی میان یک کوچگرد و یکجانشین. داستان «بیرد»، نوشتهی مجتبی تجلی، شرح این نبرد است. خیزش کوچگرد درون راوی و یورشش به زندگی او. آن گونه که در خود متن آمده است (ص ...
متن کامل »درباره «استخوان» نوشتهی علی اکبر حیدری
استخوان علی اکبر حیدری داستانی پرکشش و سینمایی است با نثری تمیز و سالم که در روستایی کوچک حوالی تفتان میگذرد. همه عناصر لازم برای تبدیل شدن به یک اثر خوب را دارد. همین انتخاب بخشی از ایران که کمتر دیده شده چه برسد به این که دربارهاش نوشته شود و به عنوان زمینه داستان انتخاب شود یک برتری مهم ...
متن کامل »درباره «گاماسیاب ماهی ندارد» نوشتهی حامد اسماعیلیون
کتاب «گاماسیاب ماهی ندارد» حامد اسماعیلیون بیش از آن که داستانی در زمینه تاریخی انقلاب تا پایان جنگ باشد، روایتی تاریخی با رنگ و بوی داستانی است. البته روایتی که به سرگذشت یک خانواده معمول ایرانی، یک جوان روستایی رزمنده و یک گروه تروریستی تمامیتخواه میپردازد. داستان به طور موازی هر بار به یکی از این سه روایت اختصاص دارد ...
متن کامل »درباره «هرس» نوشتهی نسیم مرعشی
در داستانهای نسیم مرعشی مکان و سرگذشت و سرنوشتش در استخوانبندی داستان جای دارد. نقش تهران در «پاییز فصل آخر سال است» و داستان کوتاه «رود»، نقش استانبول در داستان «حکایت مردی با دو چشم سرخ» و نقش خوزستان در داستان کوتاه «لگاح» و سرانجام رمان هرس نه فقط فضاسازی، که سرنوشتساز است. مکانی که آنقدر زنده تصویر میشود که ...
متن کامل »