صد روز، سیصد روز، سیصد و شست و پنج روز، هزار و سیصد و شست و دو سال صبر کردم تا آمدی. یک سال شاید ماندی و نماندی… می دانی مدت هاست برای تو ننوشته ام. مدت هاست که نوشته هام طعم درد عاشقی نمی دهند. مدت هاست «گوربافی» ، «گوریده بافی» ، کرده ام. شوریده ام اما. شوریده بوده ...
متن کامل »آرشیو دسته ی : نوشتار
اشتراک در خبرنامهبرای فردا
دست های استاد که بالا و پایین می روند و، دانشجویی که خودش را روی صندلی جا به جا می کند. ۱۰ تا ۲۰ درصد خطا . سیگار برگ چه طعمی دارد! برای روزنامه ی فردا معرفی ی کتاب می نویسم که گفتم شاید این جا هم بنویسم به درد کسی بخورد. سری اول، معرفی ی ” فریدریش نیچه و ...
متن کامل »ساختار و تأویل متن
چند وقت پیش رضا نامی به اتاق مان آمد که عکاس بود و انصافاً هنرمند و اتفاقاً شعرهای خوبی هم می گفت و حیف که فرصتی نبود تا یادداشت شان کنم. چندتایی از flash هام را که خواند از توانایی های تکنیکی و مفهومی ی کارم گفت و این که کاش کارهای طولانی ترم هم ( مثل بی عرضه ها ...
متن کامل »یلدای نسل ما
خیلی چیزها خواستم بنویسم برای امشب. آخه امشب شب یلداست. شب تولد مهر (میترا) که تا خود صبح جشن ایرانیان بوده و وقتی اعراب به ایران آمده اند ایرانیان بلندترین شب سال بودن را بهانه کرده اند و … راجع به این ها حرف زیاد داشتم اما یادداشت ” نسل ما یلدا ندارد…” را خواندم و بی خیال شدم. خوب ...
متن کامل »دوتا
بابت شب جمعه ممنون… دوس ت دارم… کلی… دو تا
متن کامل »معجزه
معجزه…
متن کامل »گریه
گریه گریه گریه…. کاش میل دوست ت رو نخونده بودم… می مونی مگه نه؟ دوس ت دارم..
متن کامل »خودکشی
بابا خفن…. کم اوردم… ۲۲ تا والیوم ۷ تا LSD … ترکوندی که… می خوامت… کلی!
متن کامل »رد شد
درخواست مجوز آلاچیق رد شد.
متن کامل »حرف آجرها
امروز صبح از هر روز زودتر آمدم بیرون. حدوداً ۵:۳۰. خب من به ساین ها اعتقاد دارم. اول صبحی گناه بزرگی کرده بودم… بیرون که آمدم هوا تاریک بود. یک جور تاریکی ی آبی ی قشنگ که آدم را صاف می برد قبل از آفرینش. یک جور حس باستانی از آنهایی که در تخت جمشید به آدم دست می دهد. ...
متن کامل »