خانه > نوشتار > انديشه > درباره کتاب «روایت‌شناسی: شکل و کارکرد روایت» نوشته‌ی جرالد پرینس
درباره کتاب «روایت‌شناسی: شکل و کارکرد روایت» نوشته‌ی جرالد پرینس
کتاب «روایت‌شناسی: شکل و کارکرد روایت» نوشته‌ی جرالد پرینس

درباره کتاب «روایت‌شناسی: شکل و کارکرد روایت» نوشته‌ی جرالد پرینس

کتاب «روایت‌شناسی: شکل و کارکرد روایت» نوشته‌ی جرالد پرینس و برگردان محمد شهبا (انتشارات مینوی خرد) ورودی بسیار مناسبی برای آشنایی با گستره نسبتا وسیعی از چالش‌های متنوع حوزه روایت‌شناسی است.

کتاب بیانی الفباگونه دارد و همچون جزوه‌ای درسی، گزیده‌نویسی شده و اگر بنا بر یادداشت‌برداری و رنگی کردن جملات مهم کتاب باشد بخش عمده متن کتاب باید رونویسی یا رنگی شود.

پرینس نخست به عناصر روایت یعنی راوی، روایت‌شنو، روایت‌گری (روایت کردن) و آنچه روایت می‌شود پرداخته و آن چه دیگران اینجا و آنجا آورده‌اند در چهارچوبی بسیار منظم و منسجم به خواننده‌ی پژوهنده تحویل می‌دهد. پس از تعریف مفاهیم زیربنایی، چالش‌های متنوع روایت‌شناختی را درباره هر یک از این عناصر بنیادی عنوان می‌کند، سپس به روابط درونی روایت می‌پردازد و سرانجام به هدف اصلی کتاب یعنی تلاش برای ایجاد «دستور زبان» روایت می‌پردازد.

به اعتقاد او دستور زبانی که برای روایت برمی‌سازیم باید صریح باشد، جامع و کامل باشد و و میزان دستورمندی انواع مجموعه‌هایی که در روایت می‌گنجند را مشخص کند. تلاشی سترگ و جذاب در این بخش کتاب ارائه شده که دست کم به دو هدف مد نظر پرینس که خودش مطرح کرده منتهی نمی‌شود. دستور زبانی که ارائه می کند چه در فراگیر بودن و چه در صریح بودن جای بحث دارد.

سرانجام در بخش‌های پایانی به خوانش روایت، نقش خواننده، تحلیل بسیار جذابی (والبته بسیار بحث‌پذیری) درباره‌ی خوانایی روایت و سرانجام روایت‌مندی می‌رسد.

کتاب گستره وسیعی از چالش‌های خیلی جذاب تحلیلی در حوزه روایت را به مخاطب ارائه کرده و به شکلی منسجم و مدرسه‌ای به ذهن مخاطب چهارچوب می‌دهد اما در عین حال به ویژه آنجا که سخن تازه درباره مفاهیمی که نخستین بار خود ارائه کرده گزاره‌های بسیاری می‌آورد که جای بحث فراوان دارد. برای نمونه در بخش خیلی جذاب کتاب درباره «خوانایی» و «روایت‌مندی» قاطعانه معیارهایی را ارائه می‌دهد که چون و چرایی از پس و پیش آن نمی‌آید و تنها گویا دانشجویی صرفا نکات مهم کلاس را جزوه‌نویسی کرده و در کتابی گردآورده و به مخاطب ارائه کرده است.

سرانجام می‌توان گفت بی گمان برای آشنایی با کلیات روایت‌شناسی، کتابی بی‌اندازه مفید است (هرچند شاید گزینه‌های بهتر از آن هم بتوان سراغ کرد مثل «درآمدی بر روایت‌شناسی» از مایکل تولان یا کتابی با همین عنوان از مونیکا فلودرنیک که متاسفانه هنوز به فارسی ترجمه نشده، بوطیقای ساختارگرا از جاناتان کالر و ….) و خواندنش بر هر پژوهنده حوزه روایت بایسته.

پاسخ بدهید

ایمیلتان منتشر نمیشود

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

رفتن به بالا