مسعود بُربُر، ابتکار- مهم نیست دلیلش سوء مدیریت باشد یا سدسازی بیرویه یا شستن خودروهای شخصی با آب آشامیدنی. آب، مایه زندگی، در ایران زمین کم است. بر سر این موضوع میان کارشناسان و مسئولان اختلافی نیست. یکی میگوید باید وزارت آب راه بیندازیم و دیگری میگوید این کار وضعیت را بدتر خواهد کرد. اما بر سر جایگاه ارزشی آب بحثی نیست.
مدیر برنامه ریزی و بودجه وزارت علوم با بیان اینکه یکی از دغدغههای ما در کشور این است که ارزش استفاده از آب را بازگردانیم گفته است در سی سال گذشته سوء مدیریت منابع آبی کشور را نابود کرده است.آن گونه که خبرگزاری آنا گزارش کرده است ناصر شمس در نشست خبری نخستین هم اندیشی سیاست گذاران منابع آب، تأیید کرده که منابع آبی ما از جمله رودخانههای مهم کشور یا خشک شدهاند یا در حال خشک شدن هستند و این فاجعهای است که به آن توجهی نداشتهایم.
شمس تأکید کرده است: «متولیان آب در کشور باید ورود جدیتری به بحران آب داشته باشند و ما معتقدیم که حتی اسم وزارتخانه نیرو نیز باید به وزارت آب و نیرو تبدیل شود تا انگیزهای برای همه آحاد جامعه برای درک بهتر ارزش آب در کشور باشد.»
با این حال فاطمه ظفرنژاد معتقد است که تشکیل وزارت آب و نیرو وضعیت را بدتر خواهد کرد. این کارشناس حوزه آب در این باره به خبرنگار روزنامه ابتکار توضیح میدهد: «متأسفانه برای من این رویکرد واقعاً پرسشبرانگیز است. نمیدانم ما این نگرش را از کجا آوردهایم؟ مگر ما از صد سال پیش تا کنون وزارت آب داشتهایم؟ ۱۹ تا ۲۰ میلیون نفر در این مملکت زندگی میکردهاندو آن زمان وزارت آب در کار نبود شرکت آب و نیرویی هم نبود و این مشکلات را هم نداشتیم.»
او معتقد است که اگر مدیریت آب در دست مردم بود، مثل گذشته بدون این ریخت و پاشها که در دست بخش دولتی رخ میدهد و با کمترین هدررفت اقتصادی آب را استفاده میکردند و میگوید: «اتفاقاً در این ۷۰ سال اخیر که وزارت نیرو و بعد شرکت و آب و نیرو داشتهایم مشکلی حل نشده است و حتی به نظر میرسد که هر روز وضعیت آب را بدتر کردهایم. با افتخار اعلام میکنیم که شهرهای بزرگمان را آب رسانی کردهایم اما درواقع کلانشهرهایی ایجاد کردهایم که مصرف بیرویه آب در آنها گاه ۵ تا ۱۰ برابر مصرف جهانی است در حالی که با توجه به کمبود آب در کشور ما باید نصف مصرف جهانی آب مصرف کنیم.»
کارشناس ارشد پیشین شرکت مهاب قدس و عضو پیشین کارشناسان دفتر فنی آب وزارت نیرو درباره این نظرش توضیح میدهد: «واقعیت آن است که هرچه بدنه ناکارآمد دولتی بزرگتر شود و به سمت دولت حجیم برویم مصیبت ما بیشتر خواهد بود و این بیشتر شدن نفوذ دولت و گستردهتر شدن آن هیچ مسالهای را درمان نمیکند. شاید حتی بهتر بود که بخش آب وزارت نیرو را به عنوان زیرمجموعه منابع طبیعی داشتیم و البته این جا به جایی با مدیریت نرم رخ میداد تا کم کم مدیریت آب به خود مردم واگذار شود.»
با این همه همچنان چیزی که مورد توافق کارشناسان و مسئولان است جایگاه ارزشی آب است و همین مساله هم تلاش همه فعالان و روزنامهنگاران را برانگیخته است. ظفرنژاد در این باره میگوید: «جایگاه آب در تمدن کهن ایرانی یک جایگاه بسیار بالا و پرارزش بوده است و در تمام تاریخ تمدن ما این ارزش بالا دیده میشود. سرزمینی که اولین تمدن آبی جهان بوده و فناوری های کشاورزی و آب در این سرزمین شروع شد و به دیگر نقاط جهان ترویج پیدا کرد. در این فرهنگ از زمان باستان میتوان الهه آناهیتا را نمونه آورد که به آن به عنوان حافط آب و آبادانی باور داشتهاند و پس از اسلام هم آب مهریه دختر پیامبر است و جایگاه بالایی در شبکه ارزشهای ما دارد.»
او درباره وضعیت کنونی جایگاه آب در مقایسه با گذشته میگوید: «در گذشته ما این نگاه را داشتهایم اما در صد سال گذشته یک گسست فرهنگی رخ داده است و از یک جامعه با یک مجموعه از ارزشهای خاص گذر کردهایم به یک جامعه دیگری که تقلید دنیای مدرن را در پیش گرفته است. البته این دنیای مدرن هم بخشهای مهم و حتی ضروری دارد اما نه اینکه جامعه ما هویت خودش را به طور کامل کنار بگذارد و مثلاً به بحث آب که مساله بومی ماست بی توجهی کند.»
این کارشناس آب جنبه اقتصادی ارزش آب را هم تحت تأثیر جنبه معنوی آن میداند: «وقتی مساله باور به این ارزش معنوی خدشهدار شود آن وقت شاید دیگر آدمها به مسائل دیگر و از جمله مسائل اقتصادی هم توجه نکنند. واقعیت این است که در ایران همه چیز به آب مربوط است. رگ حیات ما به آب وابسته است. امنیت ما، حتی امنیت ملی ما به آب مربوط است. با در نظر داشتن اینها میتوان ارزش اقتصادی آب را هم دید. یعنی اگر ما آب را از دست بدهیم و اینها را از دست بدهیم حیاتمان را از دست میدهیم. با وضعیتی که در دهههای اخیر داشتهایم، قیمت گذاری آب باید بر اساس این ارزشها انجام میشد اما نتیجه عکس شد. یعنی ما ارزش معنوی و اقتصادی آب را نادیده گرفتیم.»
او در توصیف وضعیت اقتصادی ارزش آب در گذشته توضیح میدهد: «در گذشته کشاورز ما برای مصرف آب هزینه میکرد، در شهرباغهای ما برای آب هزینه میشد، در قناتها و برای لایروبی کانالهای آب هزینه انجام میشد و اهمیت ارزش آب روشن بود. موضوع مربوط به زمان چندان دوری هم نیست. پدربزرگها و مادربزرگهای حتماً یادشان هست که با آب چگونه رفتار میکردند و حتی مادران ما به ویژه در روستاها میدانند با آب چگونه باید رفتار کنند و از هدررفت آب جلوگیری کنند.»
ظفرنژاد با بیان اینکه امروز قنات به عنوان یکی از شاهکارهای مهندسی آب توسط فائو مطرح است و در جهان گستردگی پیدا کرده است میگوید: «بر خلاف آنچه که ما فکر میکنیم این فناوری اصلاً منسوخ و قدیمی نیست زیرا در قنات آب طوری مصرف میشود که کمترین میزان هدررفت را داشته باشد. چرا که با پایینترین میزان تبخیر آب را در آبراههای زیرزمینی منتقل میکند و روشی بسیار خلاقانه هوشمندانه است و این یعنی آنها، نیاکان ما، بسیار بهتر از ما با آب رفتار میکردهاند.»
اینها دلایلی است که ظفرنژاد را به نتیجه میرساند که حضور بخش دولتی در حوزه آب باید کمرنگتر شود و تشکیل وزارت آب در این زمینه کمکی نخواهد کرد. به اعتقاد او حتی در بخش برق نیز قسمت مربوطه باید وارد بخش انرژی شود چرا که در این بخش هم الان همه دنیا از انرژی خورشیدی استفاده میکند در حالی که ما در زمین آفتاب تابان هیچ استفادهای از این منبع مهم نمیکنیم و برای تأمین برقمان از روشهای برقآبی استفاده میکنیم که بدترین روش در یک سرزمین خشک و کم آب است.
مدیر برنامه ریزی و بودجه وزارت علوم نیز گرچه از روشی متفاوت یعنی تشکیل وزارت نیرو دفاع میکند اما در اینکه وضعیت آب در ایران بحرانی است با ظفرنژاد همسو است: «مصرف آب در ایران چند برابر دیگر کشورها است و بر همین اساس، باید الگوی غلط مصارف آب خانگی را تغییر دهیم که برای رسیدن به این هدف مشارکت همه دستگاههای ذیربط لازم و ضروری است.
به همین دلیل هم هست که موضوع آب تنها با عزم ملی قابل رفع است و آنگونه شمس میگوید «به شکل جدی باید با این موضوع برخورد شود. همچنین از هنرمندان و نویسندگان دعوت شود تا به طور جدی به موضوع بحران آب بپردازند.
با این همه سالهاست کارشناسان نسبت به مصرف بیرویه و هدررفت آب در صنایع فرسوده و کشاورزی بیبازده ایران هشدار میدهند و هربار دولتها تنها به مصرف کنندگان شهری میگویند که شیر آب را کمی کمتر باز بگذارند. اما صنایع فرسوده و پرمصرف همچنان به کارشان ادامه میدهند و کشاورزان نیز چاههایشان را عمیقتر میکنند تا جایی که دشتهای کشور یکی یکی دچار فرونشست میشوند و هرگونه امکان جبران اشتباههای پیشین از دست میرود. با این حال، عمده برنامه دولتها در راستای رفع مشکلات صنایع و کشاورزی تا کنون این بوده که با احداث سدی رودخانهای را ببندند و با احداث تونلی آب را از رودخانهای به دشتی دیگر ببرند و به مشکلات اقلیمی ایران دامن بزنند. زاینده رود خشک شده و رد خشکی زندهرود بر نگاه مردم اصفهان مزمن شده و تونل کوهرنگ یک و دو به سومی رسیده و تونل گلاب هم شماره دو خورده و بهشتآباد هم به کمک آمده اما دردی از کسی دوا نشده است و هیچ یک از این پروژهها برای مردم آب نشده است.