خانه > آرشیو برچسب: مسعود بُربُر (برگه 3)

آرشیو برچسب: مسعود بُربُر

اشتراک در خبرنامه

Redhead by the Side of the Road by Anne Tyler

Redhead by the Side of the Road by Anne Tyler

Redhead by the Side of the Road by Anne Tyler My rating: ۳ of 5 stars مایکا، شخصیت اصلی داستان، مردی منظم و قانون‌مند و به اعتقاد دیگران وسواسی است که اجازه نمی‌دهد و دوست ندارد چیزی نظم دقیق و برنامه‌ریزی شده زندگی روزمره‌اش را به هم بزند، تا این که پسری به خانه او می‌آید و در قوانین روزمره ...

متن کامل »

«شهر شرنگ» یک داستان جذاب، بی‌ادعای اضافه

«شهر شرنگ» یک داستان جذاب، بی‌ادعای اضافه

اگر از آن دست خواننده‌هایی هستید که در داستان به جستجوی شگفتی‌های فرمی و پیچیدگی‌های روایی آمده‌اید، این کتاب را رها کنید و به سراغ تقریبا هر اثر داستانی دیگری که این روزها در ایران نوشته و منتشر می‌شود بروید؛ اما اگر داستان جذاب، پرماجرا، خوشخوان و به قول فرنگی‌ها ورق‌برگردان* می‌گردید، این شما و این «شهر شرنگ» نوشته‌ی امین ...

متن کامل »

«بی‌رد»، خیزش کوچ‌گرد درون علیه زندگی

«بی‌رد»، خیزش کوچ‌گرد درون علیه زندگی

به گمانم در اعماق درون هر ایرانی، همواره کشمکشی میان یک آریایی و یک ایلامی جریان دارد؛ یا یک مهرپرست و یک زردشتی؛ یا به زبان آدمیزاد، کشمکشی میان یک کوچ‌گرد و یکجانشین. داستان «بی‌رد»، نوشته‌ی مجتبی تجلی، شرح این نبرد است. خیزش کوچ‌گرد درون راوی و یورشش به زندگی او. آن گونه که در خود متن آمده است (ص ...

متن کامل »

«تنها داستان»، رمانی از جنس خاطره، زمان و عشق ممنوعه

«تنها داستان»، رمانی از جنس خاطره، زمان و عشق ممنوعه

«تنها داستان» یک داستان عاشقانه است و هر داستان عاشقانه‌ای یک مانع بر سر راه شخصیت‌هایش دارد. مانع عشق «تنها داستان» این است که یک طرف آن «پل» پسری ۱۹ ساله است و طرف دومش «سوزان» زنی ۴۸ ساله که همسری دارد و دو دختر که هر دو از پل بزرگترند. نخستین عشق پل، که تنها داستان زندگی او می‌تواند ...

متن کامل »

درباره «استخوان» نوشته‌ی علی اکبر حیدری

درباره «استخوان» نوشته‌ی علی اکبر حیدری

استخوان علی اکبر حیدری داستانی پرکشش و سینمایی است با نثری تمیز و سالم که در روستایی کوچک حوالی تفتان می‌گذرد. همه عناصر لازم برای تبدیل شدن به یک اثر خوب را دارد. همین انتخاب بخشی از ایران که کمتر دیده شده چه برسد به این که درباره‌اش نوشته شود و به عنوان زمینه داستان انتخاب شود یک برتری مهم ...

متن کامل »

درباره «گاماسیاب ماهی ندارد» نوشته‌ی حامد اسماعیلیون

درباره «گاماسیاب ماهی ندارد» نوشته‌ی حامد اسماعیلیون

کتاب «گاماسیاب ماهی ندارد» حامد اسماعیلیون بیش از آن که داستانی در زمینه تاریخی انقلاب تا پایان جنگ باشد، روایتی تاریخی با رنگ و بوی داستانی است. البته روایتی که به سرگذشت یک خانواده معمول ایرانی، یک جوان روستایی رزمنده و یک گروه تروریستی تمامیت‌خواه می‌پردازد. داستان به طور موازی هر بار به یکی از این سه روایت اختصاص دارد ...

متن کامل »

درباره «گنبد کبود» کورش اسدی، و جهان غریبش

درباره «گنبد کبود» کورش اسدی، و جهان غریبش

کورش اسدی در «گنبد کبود» داستان‌هایی بسیار معمولی نوشته در جهان‌هایی بسیار غریب و فضاهایی بکر. یا دست کم آن داستان‌هایی که در ذهن من ماند چنین بود. داستان اول، گوشه‌ی غراب، شاید نزدیک‌ترین چیز به آنچه اغلب داستان نامیده می‌شود بود. گفتگویی ساده میان زنی و مردی در کافه‌ای، که با شگفتی و ضربه پایانی تمام می‌شود و البته ...

متن کامل »

پادکست: چاپ اول با مسعود بُربُر، «جنوب بدون شمال» نوشته‌ی چارلز بوکفسکی

پادکست: چاپ اول با مسعود بُربُر، «جنوب بدون شمال» نوشته‌ی چارلز بوکفسکی

در این برنامه «چاپ اول» گفتگویم با شهرزاد لولاچی را بشنوید درباره مجموعه داستان «جنوب بدون شمال» نوشته‌ی چارلز بوکفسکی که نشر افق با ترجمه او منتشر کرده است. هر هفته در پادکست چاپ اول به معرفی کتاب‌های تازه در حوزه داستان و روایت می‌پردازم یا با نویسندگان و کارشناسان درباره مسائل حوزه کتاب و ادبیات داستانی گفتگو می‌کنم. چاپ ...

متن کامل »

پادکست: چاپ اول با مسعود بُربُر، «گور سفید» نوشته‌ی مجید قیصری

پادکست: چاپ اول با مسعود بُربُر، «گور سفید» نوشته‌ی مجید قیصری

در این برنامه «چاپ اول» گفتگویم با مجید قیصری را بشنوید درباره رمان تازه‌اش «گور سفید» هر هفته در پادکست چاپ اول به معرفی کتاب‌های تازه در حوزه داستان و روایت می‌پردازم یا با نویسندگان و کارشناسان درباره مسائل حوزه کتاب و ادبیات داستانی گفتگو می‌کنم. چاپ اول را می‌توانید در همین وبگاه دنبال کنید، یا از طریق ابزارهای پادکست‌خوان ...

متن کامل »

درباره «بودای رستوران گردباد» نوشته‌ی حامد حبیبی

درباره «بودای رستوران گردباد» نوشته‌ی حامد حبیبی

در هر داستان خوبی باید یک جای کار بلنگد، و در داستان‌های خیلی خوب، یک جای غریب کار می‌لنگد: واقعیتی با واقعیت جور نمی‌آید، یا زمان چفت و بست درستی ندارد، یا مجسمه‌ای در میدان که همیشه رویش آن طرفی بوده حالا این طرفی شده، یا کسی که دایم دنبال کندن سوراخی به آن سوی میله‌هاست اصلا در زندان نیست. ...

متن کامل »
رفتن به بالا