خانه > ۱۳۸۶ > آبان

آرشیو ماهانه: آبان ۱۳۸۶

در جستجوی روایت پنهان: آفرینش جهان داستانی

قصه ای داشتن. قصه ای از آدمی تمام داشتن که هر چه روایت کنی هرچند قصه ای شود اما همه ی آن چه هست نشود.  رازی داشتن. رازی که در داستان ها، به پرده پوشی، هم ماندگارش کنی، هم پس ِ ‌پرده بپوشانی ش.  جهانی ساختن. جهانی از آن چه خوانده، اندیشیده و زیسته ای، آن گونه ساختن، که فضای ...

متن کامل »

در جستجوی روایت پنهان: کوچه ای نا تمام با دختران چادری دهاتی، وقتی که من پنج ساله هم نبوده ام لابد

درب خانه سبز رنگ بود. سبز روشن، ‌با سایه ی آبی اندک، و در گاراژ که از تو به حیاط می پیوست، در کنارش. ابتدای کوچه مسجد بود و خانه ی دایی ابوالقاسم و وسط کوچه مغازه ی مش محرم و … آخر کوچه، باریکه ای که به جایی می رفت… به ناتمام ترین و بی زمان ترین مکان ذهن ِ من.

متن کامل »

در جستجوی روایت پنهان: پیچ و تاب های شاخه ی انار

چندباره باید، یا شاید، می توان نوشت و هر بار جهانی دیگر آفرید و افقی تازه گسترد. ته مانده ی آب لیوان را روی موزاییک پای پنجره می ریزم و با انگشت هام در آن نقش می زنم. سال ها مانده تا نوشتن بیاموزم و توی تاقچه ی پنجره که خیلی هم پایین است جای می گیرم.

متن کامل »
رفتن به بالا