خانه > رسانه‌نگاری > از من در رسانه‌ها > برای این باغ هشتاد سال زحمت کشیده‌اند، می‌دانید؟

برای این باغ هشتاد سال زحمت کشیده‌اند، می‌دانید؟

22222

مسعود بُربُر، روزنامه شرق- بسیاری از اخبار و گزارش‌های حوزه‌های گوناگون رسانه‌های ایران را می‌توان با یک سرکلیشه ثابت منتشر کرد: میراث در خطر. و در این ستون ثابت همه رسانه‌ها می‌توان از میراث فرهنگی نوشت یا میراث طبیعی. می‌توان از زیست‌جهان مشترک اجتماعی نوشت و از خاطرات ماندگار. می‌توان از تاریخ نوشت، یا از محیط زیست. فرقی نمی‌کند، این‌ها همه در خطرند. همه تلاشی هم که رسانه‌ها می‌کنند تا این اخبار را پوشش دهند دو هدف اصلی را دنبال می‌کند. یکی ایجاد دغدغه عمومی در میان مردم و مسئولان، بدان امید که کمتر گزارشگر فاجعه باشیم، و دوم، هدف همیشگی اطلاع‌رسانی که شاید از بروز فاجعه‌ پیشگیری کند. فرقی هم نمی‌کند که موضوع خبر، وضعیت ناخوشایند نماد شهر تهران در میدان آزادی باشد، یا جاده‌ای که از قلب منطقه امن یوزپلنگ در حال انقراض ایرانی گذشته است. با هر خبرنگاری هم که صحبت کنی و از شیرین‌ترین لحظه‌های زندگیش بپرسی، ارجاعش به همین گزارش‌ها پیوند می‌خورد و احتمالا از پیامکی یا پیامی خواهد گفت که یک روز صبح دریافت کرده و مثلا محتوایش این بوده که با انتشار گزارش شما، فاجعه‌ای که از آن نوشته بودید، رخ نداد.

تلخ است که آدمی چیزی که دوست دارد را از دست بدهد. تلخ‌تر اما آن است که معشوق و مطلوبی را از خطری برهانی و از خطر از دست دادنش، با تلاشی بی‌امان نجات یابی، ودرست آن هنگام که اندیشه و دل به آسایش سپرده‌ای، در خبری شگفت ببینی رفته آن چه نباید می‌رفت. آری، تلخ‌ترین آن است که بازیافته‌ای را از دست بدهی.

دو سال پیش بود که تعدادی از روزنامه‌نگاران محیط زیست کشور آن شیرینی را چشیدند و اکنون به هراس این تلخ‌ترین نشسته‌اند. پاییز سال ۱۳۸۹ بود که اداره کل بنادر و دریانوردی مازندران در آغازین ساعات صبح، با بیل مکانیکی و لودر به جان باغ گیاهشناسی نوشهر افتاد. فریاد کارشناسان بلند شد، رسانه‌ها زبان کارشناسان شدند، و سرانجام رسانه‌ها و کارشناسان موفق شدند. پیگیری‌های سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، به حکم دادستانی در توقف بروز فاجعه منجر شد و روزنامه‌نگاران محیط زیست کشور، توقف فاجعه را خبری خوش مخابره کردند. مگر ما چند باغ گیاه‌شناسی همچون باغ نوشهر داریم با درختان نود ساله، گونه‌هایی منحصر به فرد، و فضایی آرام که به زیستگاهی تازه برای پرندگان حتی بدل شده باشد؟

حالا با گذشت بیش از یک سال طبق اعلام نظر استاندار مازندران، در جلسه شورای تأمین استان، واگذاری اراضی باغ گیاهشناسی نوشهر برای بندر نوشهر و همچنین اراضی ایستگاه قراخیل قائم شهر برای پارک فناوری قطعی شده است و این جز به معنای قانونی شدن تجاوز به این باغ دیرینه نمی‌تواند بود. آن بار که مجوزی درکار نبود خبرنگاران و فعالان محیط زیست خون دل خوردند تا ویرانی متوقف شد، این بار اما چه بنویسند؟ فعالان محیط زیست مازندران به کدام بی‌قانونی اعتراض کنند؟

خبرنگاران چندبار دیگر بنویسند که این باغ بیش از ۸۰۰ گونه منحصر به‌فرد از انواع گیاهان داخلی و خارجی را در خود جای داده است، در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده، و ۲۰هزار نمونه گیاهی که از نقاط مختلف شمال کشور جمع‌آوری‌شده در هر مجموعه آن با آرشیو علمی و فنی نگهداری می‌شود؟ کارشناسان چندبار دیگر بگویند که در سراسر باغ پایه‌هایی از بلند مازو، نمدار، توسکا و ممرز وجود دارد که بیش از ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال عمر دارند و در این باغ، تنها پایه بلوط چوب پنبه و قدیمی‌ترین پایه‌های دارتالاب و ژینکو در کشور موجود است؟

با این همه، نام رسانه را با امید گره زده‌اند و روزنامه‌نگار را مرام به سوگ نشستن نیست و به سوگ بازیافته‌ای نشستن هرگز! از همین روست که دوباره تمام صفحه‌های زیست محیطی رسانه‌ها از باغ گیاهشناسی نوشهر خواهند گفت و خبرنگاران محیط زیست کشور در پوشش اخبار باغ بر هم پیشی خواهند گرفت و راه را بر بولدوزرها و لودرها خواهند بست. ایستگاه تحقیقات نوشهر سال ۱۳۱۰ پایه‌گذاری شده است. برای این باغ هشتاد سال زحمت کشیده‌اند، می‌دانید؟

پاسخ بدهید

ایمیلتان منتشر نمیشود

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

رفتن به بالا